باب (۳): دربارهی مردی که همسرش را طلاق میدهد و آن زن با مردی دیگر، ازدواج میکند اما آن مرد با وی همبستر نمیشود؛ چنین زنی نمیتواند به شوهر اولش برگردد
۸۵۱- عن عَائِشَةَ ل قالت: أَنَّ رِفَاعَةَ الْقُرَظِيَّ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ فَبَتَّ طَلاَقَهَا، فَتَزَوَّجَتْ بَعْدَهُ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ الزَّبِيرِ، فَجَاءَتْ النَّبِيَّ ص فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّهَا كَانَتْ تَحْتَ رِفَاعَةَ، فَطَلَّقَهَا آخِرَ ثَلاَثِ تَطْلِيقَاتٍ، فَتَزَوَّجْتُ بَعْدَهُ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ الزَّبِيرِ، وَإِنَّهُ، وَاللَّهِ! مَا مَعَهُ إِلاَّ مِثْلُ الْهُدْبَةِ، وَأَخَذَتْ بِهُدْبَةٍ مِنْ جِلْبَابِهَا قَالَ: فَتَبَسَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص ضَاحِكًا، فَقَالَ: «لَعَلَّكِ تُرِيدِينَ أَنْ تَرْجِعِي إِلَى رِفَاعَةَ، لاَ، حَتَّى يَذُوقَ عُسَيْلَتَكِ وَتَذُوقِي عُسَيْلَتَهُ». وَأَبُو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ س جَالِسٌ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَخَالِدُ بْنُ سَعِيدِ بْنِ الْعَاصِ جَالِسٌ بِبَابِ الْحُجْرَةِ لَمْ يُؤْذَنْ لَهُ، قَالَ: فَطَفِقَ خَالِدٌ يُنَادِي أَبَا بَكْرٍ: أَلاَ تَزْجُرُ هَذِهِ عَمَّا تَجْهَرُ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص؟ (م/۱۴۳۳)
ترجمه: عایشه ل میگوید: رفاعهی قرظی همسرش را طلاق قطعی داد (هر سه طلاقش واقع شدند). همسرش بعد از او با عبد الرحمن بن زبیر، ازدواج کرد. سپس (همسرش) نزد نبی اکرم ص آمد و گفت: یا رسول الله! من در نکاح رفاعه بودم. او آخرین سه طلاق (طلاق سوم) را نیز واقع نمود. بعد از ایشان، من با عبد الرحمن بن زبیر، ازدواج نمودم. به الله سوگند که او چیزی مانند ریشهی این لباس ـ با اشاره به گوشهی چادرش ـ دارد (قدرت همبستری ندارد.) رسول الله ص با دیدن این صحنه، تبسم نمود و فرمود: «شاید میخواهی نزد رفاعه برگردی؟ تا زمانی که عبد الرحمن از تو لذت نبرده است و تو از او لذت نبردهای (همبستر نشدهاید) این کار، ممکن نیست».
قابل یادآوری است که ابوبکر صدیق س در این هنگام، نزد رسول الله ص نشسته بود. و خالد بن سعید بن عاص نیز که به وی اجازهی ورود نداده بودند، کنار دروازهی اتاق، نشسته بود. راوی میگوید: خالد صدا زد و گفت: ای ابوبکر! آیا این زن را از به زبان آوردن این سخنان نزد رسول الله ص منع نمیکنی؟