باب(۸۲): آنچه میان تکبیر و قرائت خوانده میشود
۲٧۸- عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص: أَنَّهُ كَانَ إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلاَةِ قَالَ: «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، لاَ شَرِيكَ لَهُ، وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ، وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمَلِكُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّي وَأَنَا عَبْدُكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِي وَاعْتَرَفْتُ بِذَنْبِي فَاغْفِرْ لِي ذُنُوبِي جَمِيعًا، إِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاََّ أَنْتَ، وَاهْدِنِي لأَِحْسَنِ الأَخْلاَقِ لاَ يَهْدِي لأَِحْسَنِهَا إِلاَّ أَنْتَ، وَاصْرِفْ عَنِّي سَيِّئَهَا لاَ يَصْرِفُ عَنِّي سَيِّئَهَا إِلاَّ أَنْتَ، لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ، وَالْخَيْرُ كُلُّهُ فِي يَدَيْكَ، وَالشَّرُّ لَيْسَ إِلَيْكَ، أَنَا بِكَ وَإِلَيْكَ، تَبَارَكْتَ وَتَعَالَيْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ» وَإِذَا رَكَعَ قَالَ: «اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ، خَشَعَ لَكَ سَمْعِي وَبَصَرِي، وَمُخِّي وَعَظْمیوَعَصَبِي» وَإِذَا رَفَعَ قَالَ: «اللَّهُمَّ رَبَّنَا لَكَ الْحَمْدُ، مِلْءَ السَّمَاوَاتِ وَمِلْءَ الأَرْضِ، وَمِلْءَ مَا بَيْنَهُمَا، وَمِلْءَ مَا شِئْتَ مِنْ شَيْءٍ بَعْدُ» وَإِذَا سَجَدَ قَالَ: «اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ، سَجَدَ وَجْهِي لِلَّذِي خَلَقَهُ وَصَوَّرَهُ، وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ، تَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» ثُمَّ يَكُونُ مِنْ آخِرِ مَا يَقُولُ بَيْنَ التَّشَهُّدِ وَالتَّسْلِيمِ: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْتُ وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ وَمَا أَعْلَنْتُ وَمَا أَسْرَفْتُ، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَأَنْتَ الْمُؤَخِّرُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ» وَ فِي رِوَايَةٍ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا اسْتَفْتَحَ الصَّلاَةَ كَبَّرَ ثُمَّ قَالَ: «وَجَّهْتُ وَجْهِي...» إِلَى آخِرِه. (م/٧٧۱)
ترجمه: علی بن ابی طالب میگوید: هرگاه، رسول الله ص برای نماز برمیخاست، میفرمود: «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالـَمِينَ، لاَ شَرِيكَ لَهُ، وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ، وَأَنَا مِنَ الـْمُسْلِمِينَ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الـْمَلِكُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّي وَأَنَا عَبْدُكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِي وَاعْتَرَفْتُ بِذَنْبِي فَاغْفِرْ لِي ذُنُوبِي جَمِيعًا، إِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاََّ أَنْتَ، وَاهْدِنِي لأَِحْسَنِ الأَخْلاَقِ لاَ يَهْدِي لأَِحْسَنِهَا إِلاَّ أَنْتَ، وَاصْرِفْ عَنِّي سَيِّئَهَا لاَ يَصْرِفُ عَنِّي سَيِّئَهَا إِلاَّ أَنْتَ، لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ، وَالْخَيْرُ كُلُّهُ فِي يَدَيْكَ، وَالشَّرُّ لَيْسَ إِلَيْكَ، أَنَا بِكَ وَإِلَيْكَ، تَبَارَكْتَ وَتَعَالَيْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ».
ترجمهی دعا: (من چهرهام را به سوى ذاتى متوجه کردهام که آسمانها و زمین را آفرید؛ در حالى که من از باطل روى گردان شده و به سوى حق آمدهام و از مشرکان نیستم. نماز، عبادت، زندگى و مرگم از آنِ پروردگار جهانیان است که شریکى ندارد. دستور یافتهام که چنین کنم و من از فرمانبرداران مىباشم. پروردگارا! تویى پادشاه، بجز تو، معبودى [بحق] وجود ندارد. تو پروردگار من هستى و من بندهى تو هستم. بر خود ظلم کردم و به گناهم اعتراف نمودم؛ همهى گناهانم را ببخشاى، همانا بجز تو کسى گناهانم را نمى آمرزد.
الهى! مرا به نیکوترین اخلاق و خصلتها، رهنمون فرما، همانا بجز تو کسى نیست که مرا بسوى آنها هدایت کند. الهى! خصلتهاى بد را از من دور گردان؛ زیرا بجز تو کسى نیست که آنها را از من دور گرداند. من در بارگاهت حاضرم و براى اطاعت از تو آمادهام. هرگونه خیر و نیکى در اختیار توست؛ بدى را به سوى تو راهى نیست. الهى! من به لطف تو موجودم و به سوى تو متوجهام؛ تو بسیار با برکت و برتر هستـى؛ از تو آمـرزش مى خواهم و در بارگاه تو توبه مىکنم).
و هنگامی که رکوع مینمود میفرمود: «اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ، خَشَعَ لَكَ سَمْعِي وَبَصَرِي، وَمُخِّي وَعَظْمیوَعَصَبِي». «بار الها! براى تو رکوع نمودم، به تو ایمان آوردم و تسلیم تو شدم. و گوش، چشم، مخ، استخوان، پى و رگم براى تو خشوع و فروتنى نمودند».
و هنگامیکه سرش را از رکوع بلند مینمود، میفرمود: «اللَّهُمَّ رَبَّنَا لَكَ الْحَمْدُ، مِلْءَ السَّمَـاوَاتِ وَمِلْءَ الأَرْضِ، وَمِلْءَ مَا بَيْنَهُمـَا، وَمِلْءَ مَا شِئْتَ مِنْ شَيْءٍ بَعْدُ». «الهى! ای پروردگار ما! حمد و ستایش از آنِ تو است؛ ستایشى که آسمانها و زمین و میان آنها و هر چه را که تو بخواهى، پر کند».
و هنگامی که سجده مینمود، میفرمود: «اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ، سَجَدَ وَجْهِي لِلَّذِي خَلَقَهُ وَصَوَّرَهُ، وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ، تَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ». «الهى! براى تو سجده کردم، به تو ایمان آوردم و در برابر فرمان تو تسلیم شدم؛ چهرهام براى ذاتی که آن را آفرید و صورت بخشید و عضو شنوایى و بینایى در آن قرار داد، سجده نمود؛ با برکت است الهی که بهترین آفریدگار است».
و یکی از آخرین دعاهایش میان تشهد وسلام این بود که میفرمود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْتُ وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ وَمَا أَعْلَنْتُ وَمَا أَسْرَفْتُ، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَأَنْتَ الْمُؤَخِّرُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ». «بار الها! گناهان گذشته و آینده، پنهان و آشکار، تجاوزهای مرا و آنچه را که تو بهتر از من میدانی، مغفرت کن؛ چرا که تقدیم و تأخیر بدست توست وهیچ معبود برحقی، جز تو، وجود ندارد».
و در روایتی آمده است که رسول الله ص هنگام آغاز نماز، تکبیر میگفت و دعای «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ ....» را تا آخر میخواند.