۲۱- باب: العَرْضِ فِي الزَّکَاةِ
باب [۲۱]: دادن(عرض) در زکات
٧۳۲- عَن أَنَسٍ س: أَنَّ أَبَا بَكْرٍ الصَّدیق سكَتَبَ لَهُ الَّتِي أَمَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ ج«وَمَنْ بَلَغَتْ صَدَقَتُهُ بِنْتَ مَخَاضٍ وَلَيْسَتْ عِنْدَهُ، وَعِنْدَهُ بِنْتُ لَبُونٍ فَإِنَّهَا تُقْبَلُ مِنْهُ وَيُعْطِيهِ المُصَدِّقُ عِشْرِينَ دِرْهَمًا أَوْ شَاتَيْنِ، فَإِنْ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ بِنْتُ مَخَاضٍ عَلَى وَجْهِهَا، وَعِنْدَهُ ابْنُ لَبُونٍ فَإِنَّهُ يُقْبَلُ مِنْهُ وَلَيْسَ مَعَهُ شَيْءٌ» [رواه الخاری: ۱۴۴۸].
٧۳۲- از انسسروایت است که: ابوبکر صدیقسفرمان زکاتی را که از طرف خدا و رسولش بود برایش نوشت،[و در آن فرمان چنین آمده بود]:
«و کسی که[از زکات شترانش] بر وی(بنت مخاض) فرض گردد، و در نزدش موجود نباشد، و(بنت لبونی) داشته باشد، از وی قبول میشود، و صدقه گیرنده باید برایش بیست درهم یا دو گوسفند پس بدهد.
و اگر در نزدش(بنت مخاضی) به همان وجهی که واجب شده است نبود، و(ابن لبونی) داشت، از وی پذیرفته میشود و به همرایش چیزی دیگری نیست» [۳۵].
[۳۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) بنت مخاض: بچۀ شتری است که ماده باشد، و یک سال را کامل کرده و به سال دوم داخل شده باشد، و بنت لبون: بچۀ شتری است که ماده باشد، و دو سال را کامل کرده و به سال سوم داخل شده باشد، و ابن لبون بچۀ شتری است که نر باشد، و دو سال را کامل کرده و به سال سوم داخل شده باشد. ۲) احناف با استنباط از این حدیث میگویند: دادن قیمت در زکات جواز دارد، یعنی اگر بر کسی گوسفندی لازم میشود، روا است که گوسفند را برای خود نگه دارد و قیمت آن را برای فقراء بدهد، چنانچه دادن قیمت را در کفاره صدقۀ فطر، عشر، خراج، و نذر نیز جائز دانستهاند، و لی در نزد امام شافعی و امام مالک رحمهما الله دادن قیمت در زکات وغیر زکات جواز ندارد، و باید همان چیزی که واجب شده است، عین همان چیز را برای فقراء و دیگر مستحقین آن بدهد. ولی از نگاه تطبیق امروزی، مذهب احناف بیشتر قابل تطبیق به نظر میرسد، مثلاً: مسلمانانی که امروز در جهان غرب زندگی میکنند، در تطبیق مذاهب دیگر در بعضی حالات به مشکلات مواجه میشوند، مثلاً: اگر میخواهند صدقه فطر خود را بدهند، بدست آودن خرما در هر جا کار آسانی نیست، و اگر پیدا میشود، قیمتش بسیار گزاف است، و اگر در صدقۀ فطر خود گندم و یا جو میدهند، شخص فقیر در آن دیار از آن استفاده کرده نمیتواند، زیرا نه خودش گندم و یا جو را به همان شکل آن خورده میتواند، و نه هم کسی حاضر میشود که این چیزها را از وی بخرد، پس راه بهتر همان است، که قیمت آن برای فقیر داده شود، تا نه صدقه دهنده در بدست آوردن آن به مشکلات مواجه شود، و نه هم فقیر در استفاده کردن از آن، والله تعال أعلم.