۴۳- باب: إِذَا تَحوَّلَتِ الصَّدَقَةُ
باب [۴۳]: وقتی که زکات تغییر یابد
٧۵٩- عَنْ أَنَسٍ س: أَنَّ النَّبِيَّ جأُتِيَ بِلَحْمٍ تُصُدِّقَ بِهِ عَلَى بَرِيرَةَ، فَقَالَ: «هُوَ عَلَيْهَا صَدَقَةٌ، وَهُوَ لَنَا هَدِيَّةٌ» [رواه البخاری: ۱۴٩۵].
٧۵٩- از انسسروایت است که برای پیامبر خدا جاز گوشتی که برای (بریره)لصدقه داده شده بود، آوردند، ایشان فرمودند:
«این گوشت برای[بریره] زکات، و برای ما بخشش است» [٧۴].
[٧۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مال زکات بعد از اینکه تحت تصرف فقیر قرار گرفت، صفت زکات بودن ازوی دور میگردد، بنابراین اگر فقیر آن مال را برای شخص ثروتمندی بخشش میدهد، استفاده کردن ثروتمند از آن مال جواز دارد، و اینکه زکات برای پیامبر خدا جحرام و بخشش حلال است سببش این است که: أ) زکات فرض است وباید صاحب مال خواه دلش خواسته باشد و یا نخواسته باشد، آن را اداء نماید، و حتی اگر اداء نکند، ولیامر میتواند آن را به زور از وی بگیرد، و استفادۀ پیامبر خدا جاز چنین مالی شاید سبب رنجش مردم میگردید، ولی بخشش چنین نیست، بلکه کاملا به رضایت صاحبش میباشد، و استفادهکردن از آن نه تنها آنکه سبب رنجش نمیشود، بلکه سبب جلب محبت نیز میگردد. ب) اینکه زکات گرفتن دلالت برذلت دارد، و بخشش گرفتن دلالت بر عزت. ج) اینکه گیرندۀ بخشش به طور عموم عوضش را دیر یا زود برای بخشش دهنده پس میدهد، ولی در زکات چنین چیزی وجود ندارد، بنابراین زکات گیرنده همیشه تحت منت زکات دهنده باقی میماند، و البته برای پیامبر خدا جمناسب و قابل قبول نیست که تحت منت کسی قرار بگیرند.