۲- باب: فَضْلِ المَدِینَةِ وَأَنَّهَا تَنْفِي النَّاسَ
باب [۲]: فضیلت مدینه، و مدینه مردمان [بد] را از خود میراند
٩٠۵- عَن أَبَي هُرَيْرَةَ س، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أُمِرْتُ بِقَرْيَةٍ تَأْكُلُ القُرَى، يَقُولُونَ يَثْرِبُ، وَهِيَ المَدِينَةُ، تَنْفِي النَّاسَ كَمَا يَنْفِي الكِيرُ خَبَثَ الحَدِيدِ» [رواه البخاری: ۱۸٧۱].
٩٠۵- از ابو هریرهسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند:
«مامور به [هجرت کردن] به قریۀ شدهام که [اهل آن بر اهل دیگر] قریهها غالب میشوند، [منافقین برای] آن (یَثرِب) میگویند، و اسم مناسب برایش (مدینه) است، [مدینه] مردمان [نامناسب] را طوری از خود میراند، که کوره، سیاهی آهن را از بین میبرد» [۲۵۴].
[۲۵۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) اینکه پیامبر خدا جگفتهاند که: (مامور به [هجرت کردن] به قریۀ شدهام که...) اگر پیامبر خدا جاین سخن را در مکه گفته باشند، معنایش این است که مامور به هجرت به مدینۀ منوره شده بودند، و اگر در مدینۀ منوره گفته باشند، معنایش این است که مامور به سکنی گزینی در مدینۀ منوره شده بودند، و در هردو صورت، این کار نه به اختیار پیامبر خدا جبلکه از طریق وحی و به امر خداوند متعال صورت گرفته است. ۲) بعضی از علماء از این حدیث فضیلت مدینۀ منوره بر مکۀ مکرمه را استنباط نمودهاند، زیرا اهل مدینه بودند که اهل مکه را به اسلام داخل ساختند، نه عکس آن، ولی آنچه که به نظر میرسد این است که: این استنباط بیشتر دلالت بر فضیلت اهل مدینۀ منوره بر اهل مکۀ مکرمه دارد، نه بر فضیلت خود مدینۀ منوره بر مکۀ مکرمه، والله تعالی أعلم. ۳) چون پیامبر خدا جگفتهاند که: [منافقین برای] جایی که به آن هجرت میکنند (یثرب) میگویند، و اسم مناسب برایش (مدینه) است...)، علماء گفتهاند که: نباید کسی مدینه را (یثرب) بنامد، و (یثرب) اگر از (تثریب) باشد، معنایش توبیخ و ملامتی است، و اگر از (ثرب) باشد، معنایش فساد و خرابی است، همۀ این معانی زشت و نا پسند است، و در حدیث آمده است که پیامبر خدا جفرمودند: «کسی که مدینه را یثرب میگوید، از خداوند آمرزش بخواهد...»، و اینکه در قرآن کریم از آن به نام (یثرب) یاد شده است، به نقل قول از غیر مسلمانان است. ۴) به اتفاق علماء این خبر که مدینۀ منوره اشخاص بد و نا مناسب را از خود میراند، خبر عام و مستمری نیست،که در همۀ ازمنه و اوقات چنین باشد، بلکه مراد از آن زمان نبوت است، زیرا درآن وقت کسانی که به اسلام رغبت چندانی نداشتند و خیری در آنها نبود، متحمل رنج و زحمت هجرت نگردیده و به جاهای دیگری منتقل میشدند، و بالعکس کسانی که ایمان قوی داشتند، با جبین گشاده و دل آرام متحمل مشکلات و زحمات هجرت گردیده، و همراهی با پیامبر خدا جرا بر همه چیز ترجیح میدادند.