۳۴- باب: صَوْمِ شَعْبَانَ
باب [۳۴]: روزه ماه شعبان
٩۵۸- عَنْ عَائِشَةَ ل، قَالَتْ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جيَصُومُ حَتَّى نَقُولَ: لاَ يُفْطِرُ، وَيُفْطِرُ حَتَّى نَقُولَ: لاَ يَصُومُ، فَمَا رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ جاسْتَكْمَلَ صِيَامَ شَهْرٍ إِلَّا رَمَضَانَ، وَمَا رَأَيْتُهُ أَكْثَرَ صِيَامًا مِنْهُ فِي شَعْبَانَ [رواه البخاری: ۱٩۶٩].
٩۵۸- از عائشهلروایت است که گفت: پیامبر خدا جآن قدر [پیهم] روزه میگرفتند که میگفتیم: دیگر افطار نخواهند کرد، و آن قدر افطار میکردند که میگفتیم: دیگر روزه نخواهند گرفت.
پیامبر خدا جرا ندیدم که به جز از رمضان، ماه دیگری را به طور کامل روزه گرفته باشند، و ندیدم که روزه گرفتنشان در هیچ ماهی بیشتر از ماه شعبان بوده باشد [۳۱۲].
٩۵٩- وَعَنْهَا لفي رِوایَة زیادَة وَکَانَ یَقُولُ:«خُذُوا مِنَ العَمَلِ مَا تُطِقُونَ فَإِنَّ الله لاَ یَمَلُّ حَتَّی تَمَلُّوا» وَأَحَبَ الصَّلاَةِ إِلَی النَّبِيِّ جمَا دُووِمَ عَلَیهِ وَإِن قَلَّت وَکَانَ إِذَا صَلَّی صَلاَةً دَاوَمَ عَلَیهَا [رواه البخاری: ۱٩٧٠].
٩۵٩- و از عائشهلدر روایت دیگری به این زیادت آمده است که پیامبر خدا جمیفرمودند:
«از عبادات، عملی را انجام دهید که تحمل ادای آن را داشته باشید، زیرا تا وقتی که شما ملول نشوید، خداوند متعال فضل و رحمت خود را از شما قطع نمیکند».
و بهترین نماز [نفلی] در نزد پیامبر خدا جنمازی بود که بر آن مداومت میشد، اگرچه که اندک میبود، و خود پیامبر خدا جاگر نمازی را میخواندند، به خواندن آن مداومت میکردند [۳۱۳].
[۳۱۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) سبب بیشتر روزه گرفتن پیامبر خدا جدر ماه شعبان آن بود که اعمال بندگان در این ماه به حضور رب العالمین تقدیم میگردد، پس بهتر است که انسان در این وقت روزهدار باشد، در سنن نسائی آمده است که اسامهساز پیامبر خدا جپرسید: سبب چیست که در ماه شعبان از دیگر ماهها بیشتر روزه میگیرید؟ فرمودند: «سبب آن است که در این ماه، اعمال به حضور رب العالمین تقدیم میگردد، و من دوست دارم که در وقت تقدیم شدن اعمالم، روزهدار باشم». ۲) در مورد نماز خواندن در شب اول شعبان و یا در شب نمیۀ شعبان، چندین حدیث آمده است، و از آن جملۀ اینکه اگر کسی در شب نیمۀ شعبان چهار ده رکعت نماز بخواند، و بعد از آن چهار ده بار سورۀ فاتحه را تلاوت نماید، به اندازۀ بیست حج و بیست سال روزه، برایش ثواب داده میشود، و اگر فردای آن را روزه بگیرد، مانند آن است که شصت سال پیش از آن و شصت سال بعد از آن را روزه گرفته است» و احادیث دیگری نیز به همین معنی آمده است، ولی علماء گفتهاند که این احادیث هیچ اصل شرعی ندارد، و همۀ آنها (موضوعی) یعنی دروغ، و یا ضعیف است. [۳۱۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) عبادت اندک ولی دوامدار در نزد پیامبر خدا جاز آن جهت از عبادت زیاد ملال آور بهتر بود که: عبادت و بالأخص عبادت نفلی باید به اساس نشاط و محبت قلبی باشد، نه روی ملالت و عدم تمایل قلبی. ۲) چون نبی کریم جقدوه بودند، ازاین جهت به چیزی که امر میکردند، خودشان آن را عملی مینمودند، و از همین سبب عبادتی را که انجام میدادند به آن مداومت میکردند، و عبادت آنها ولو آنکه بسیار زیاد بود، ولی برایشان ملال آور نبود، زیرا نبی کریم جحالت خاص و موقف خاصی داشتند.