۴۵- باب: بَیْعِ الثَّمَرِ عَلَى رُؤوسِ النَّخْلِ بِالذَّهَبِ وَالفِضَّةِ
باب [۴۵]: فروختن میوه بر سر درخت خرما به طلا و نقره
۱٠۳۵- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: «أَنَّ النَّبِيَّ جرَخَّصَ فِي بَيْعِ العَرَايَا فِي خَمْسَةِ أَوْسُقٍ، أَوْ دُونَ خَمْسَةِ أَوْسُقٍ؟» [رواه البخاری: ۲۱٩٠].
۱٠۳۵- از ابو هریرهسروایت است که گفت: «پیامبر خدا جدر (عرایا) فقط به اندازۀ پنج (وَسق) و یا مقدار کمتری از پنج وسق را اجازه دادند» [۴٠۵].
[۴٠۵] از مسائل و احکام متعلق به این حدیث آنکه: ۱) تعریف (عریه) در حدیث (۱٠۳۳) قبلا گذشت. ۲) هر (وسق) مساوی شصت صاع، و هر صاع مساوی (۶۴٠/۳) کیلو گرام است، بنابراین پنج (وسق) به وزن فعلی مساوی (۱٠٩۲) کیلو گرام میشود. ۳) چون جواز فروختن (عریه) در یک روایت پنج وسق، و در روایت دیگری کمتر از پنج وسق آمده است، علماء در آن اختلاف نظر دارند، امام شافعی و احمد و ابن منذر رحمهم الله میگویند: فروختن (عریه) فقط در کمتر از (پنج وسق) جواز دارد، و در پنج وسق و در بیشتر از آن جواز ندارد، امام مالک و شافعی در قول دیگری میگویند که فروختن (عریه) تا پنج وسق جواز دارد، و بیشتر از آن جواز ندارد.