۴- باب: مَنْ تَکَفَّلَ عَنْ مَیِّتٍ دِیْناً فَلَیْسَ لَهُ أَنْ یَرْجِعَ
باب [۴]: اگر کسی قرض شخص مردۀ را متکفل گردید، نباید از کفالت خود برگردد
۱٠۶۳- عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج: «لَوْ قَدْ جَاءَ مَالُ البَحْرَيْنِ قَدْ أَعْطَيْتُكَ هَكَذَا وَهَكَذَا وَهَكَذَا»، فَلَمْ يَجِئْ مَالُ البَحْرَيْنِ حَتَّى قُبِضَ النَّبِيُّ ج، فَلَمَّا جَاءَ مَالُ البَحْرَيْنِ أَمَرَ أَبُو بَكْرٍ فَنَادَى: مَنْ كَانَ لَهُ عِنْدَ النَّبِيِّ جعِدَةٌ أَوْ دَيْنٌ، فَلْيَأْتِنَا، فَأَتَيْتُهُ فَقُلْتُ: إِنَّ النَّبِيَّ جقَالَ لِي: كَذَا وَكَذَا، فَحَثَى لِي حَثْيَةً، فَعَدَدْتُهَا، فَإِذَا هِيَ خَمْسُ مِائَةٍ، وَقَالَ: خُذْ مِثْلَيْهَا [رواه البخاری: ۲۲٩۶].
۱٠۶۳- از جابر بن عبداللهبروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند: «هنگامی که مال بحرین برسد، برای تو این قدر و آن قدر مال خواهم داد».
ولی تا هنگام وفات پیامبر خدا جمال بحرین نرسید، چون مال بحرین رسید، ابوبکرسامر کرد که منادی صدا کند که: اگر کسی از پیامبر خدا جوعده و یا طلبی داشته باشد نزد ما بیاید.
من نزدش رفتم و گفتم: پیامبر خدا جبرایم چنین و چنان گفتند.
یک (حثیه) [یعنی: یک کف دست] پول برایم داد.
و گفت: آنها را بشمار! شمردم، پنج صد تا بود، گفت: دو چند اینها را هم برای خود بردار [۴۳۸].
[۴۳۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) (حیثه): بر وزن نسیه، مقدار چیزی است که انسان دو کف دست خود را پهلوی هم قرار بدهد، و چیزی را مانند: آرد، گندم، دانههای طلا، و غیره با آن بردارد. ۲) مجموع پولی را که ابو بکرسبرای جابرسداد، یک هزار و پنج صد بود، و اینکه ابو بکرسبرای جابر گفت آنها را هم برای خود بردار، سببش این بود که پیامبر خدا جبرای جابر گفته بودند که: «این قدر و آن قدر، و این قدر برایت میدهم» ابو بکرسخواست تا به طور کامل به وعدۀ پیامبر خدا جوفا نماید. ۳) خلیفه بعدی مسؤول التزامات خلیفۀ قبلی میباشد.