۱۳- باب: الرُّکُوبِ وَالارْتِدَافِ فِي الحَجِّ
باب [۱۳]: سوار شدن، و باهم سوارشدن بر یک مرکب در حج
٧۸۳- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب: أَنَّ أُسَامَةَ سكَانَ رِدْفَ النَّبِيِّ جمِنْ عَرَفَةَ إِلَى المُزْدَلِفَةِ، ثُمَّ أَرْدَفَ الفَضْلَ مِنَ المزْدَلِفَةِ إِلَى مِنًى، قَالَ: فَكِلاَهُمَا قَالَ: «لَمْ يَزَلِ النَّبِيُّ جيُلَبِّي حَتَّى رَمَى جَمْرَةَ العَقَبَةِ» [رواه البخاری: ۱۵۴۴].
٧۸۳- از ابن عباسبروایت است که اسامهساز عرفات تا مزدلفه، پشت سر (تَرک) پیامبر خدا جسوار بود، بعد از آن مزدلفه تا منی فضل [ابن عباس] را پشت سر خود سوار کردند، هرودی آنها گفتند که پیامبر خدا جتا هنگام زدن جمرۀ عقبه تلبیه میگفتند [۱٠۱].
[۱٠۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) تلبیه گفتن در حج، تا هنگام زدن جمرۀ عقبه ادامه مییابد، و این چیز مذهب جمهور فقهاء است. ۲) از اینکه پیامبر خدا جسواره حج نمودند، عدۀ از علماء میگویند که حج سواره از حج پیاده بهتر است، زیرا پیامبر خدا جهمیشه عمل افضل را انجام میدادند، گرچه که قبلاً یاد آور شدیم، برای حج پیاده نیز فضائل بسیاری است.