فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۳٧- باب: حَدِّ الغِنی
باب [۳٧]: حد ثروتمندی

۳٧- باب: حَدِّ الغِنی
باب [۳٧]: حد ثروتمندی

٧۵۳- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: «لَيْسَ المِسْكِينُ الَّذِي يَطُوفُ عَلَى النَّاسِ تَرُدُّهُ اللُّقْمَةُ وَاللُّقْمَتَانِ، وَالتَّمْرَةُ وَالتَّمْرَتَانِ، وَلَكِنِ المِسْكِينُ الَّذِي لاَ يَجِدُ غِنًى يُغْنِيهِ، وَلاَ يُفْطَنُ بِهِ، فَيُتَصَدَّقُ عَلَيْهِ وَلاَ يَقُومُ فَيَسْأَلُ النَّاسَ» [رواه البخاری: ۱۴٧٩].

٧۵۳- از ابو هریرهسروایت است که پیامبر خدا جفرمودند:

«مسکین کسی نسیت که به دروازه این و آن بگردد و یک لقمه و یا دو لقمه، و یا یک دانه خرما و یادو دانه خرما او را کفایت کند».

«بلکه مسکین کسی است که کفاف زندگی‌اش را ندارد، و کسی از فقر و در ماندگی‌اش واقف نیست، تا برایش صدقه بدهد، و نه هم خودش نزد مردم می‌رود و گدائی می‌کند» [۶۲].

[۶۲] از احکام و مسائل به این حدیث آنکه: ۱) این قول پیامبر خدا جکه می‌فرمایند: «بلکه مسکین کسی است که کفاف زندگی‌اش را ندارد، وکسی ازفقر و در ماندگی‌اش واقف نیست، تا برایش صدقه بدهد، و نه هم خودش نزد مردم می‌رود و گدائی می‌کند»، دلالت بر این امر دارد که مسکین حقیقی این‌چنین شخصی است، بنابراین مستحق مال زکات نیز همین شخص می‌باشد. ۲) باید هر کس از حال همسایه‌گان و اقوام و خویشاوندان خود با خبر باشد، تا اگر دربین آن‌ها کسانی وجود داشته باشند که به فقر و فاقه دچار بوده، ولی ازعفت و شخصیتی که دارند نمی‌خواهند آبروی خود را بریزند، لذا از سؤال کردن خود داری می‌نمایند، برای آن‌ها از مال زکات، و یا از غیر مال زکات تا جای که برایش ممکن است، کمک و دست گیری نماید، زیرا طوری که نبی کریم جفرموده‌اند، مسکین حقیقی همین اشخاص می‌باشند، و در نتیجه مستحق همکاری از همه پیشتر همین اشخاص هستند.