فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۴- باب: الأَخْبِیَةِ فِي المَسْجِدِ
باب [۴]: نصب کردن خیمه در مسجد

۴- باب: الأَخْبِیَةِ فِي المَسْجِدِ
باب [۴]: نصب کردن خیمه در مسجد

٩۸۱- عَنْ عَائِشَةَ ل: أَنَّ النَّبِيَّ ج، أَرَادَ أَنْ يَعْتَكِفَ، فَلَمَّا انْصَرَفَ إِلَى المَكَانِ الَّذِي أَرَادَ أَنْ يَعْتَكِفَ إِذَا أَخْبِيَةٌ خِبَاءُ عَائِشَةَ، وَخِبَاءُ حَفْصَةَ، وَخِبَاءُ زَيْنَبَ، فَقَالَ: «أَلْبِرَّ تَقُولُونَ بِهِنَّ» ثُمَّ انْصَرَفَ، فَلَمْ يَعْتَكِفْ حَتَّى اعْتَكَفَ عَشْرًا مِنْ شَوَّالٍ [رواه البخاری: ۲٠۳۴].

٩۸۱- از عائشهلروایت است که پیامبر خدا جتصمیم گرفتند که به اعکاف بنشینند، و چون در جای که می‌خواستند به اعتکاف بنشینند رفتند، دیدند که در آن‌جا خیمه‌هایی نصب شده است: خیمۀ عائشه، خیمۀ حفصه، خیمه زینب.

فرمودند: «آیا به این‌ها می‌گوئید که کار خوبی کرده‌اند»؟ همان بود که [پیامبر خداج]از اعتکاف نشستن صرف نظر کرند، تا آنکه ده روز از شوال به اعتکاف نشستند [۳۳۸].

[۳۳۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) گویند: سبب صرف نظر کردن پیامبر خدا جاز اعتکاف آن بود تا برای همسران خود بفهمانند که این کار آن‌ها کار خوبی نیست، زیرا از یک طرف سبب تنگ کردن مسجد بر نمازگذاران می‌شوند، از طرف دیگر شاید تصمیم‌شان بر اعتکاف نشستن از روی هم چشمی با یکدیگر بوده باشد، نه از روی اخلاص کامل، که در این صورت اعتکاف از مقصد اصلی خود به تقرب به خدا باشد، خارج می‌گردد. ۲) در اعتکاف نشستن، شرط است که در مسجد باشد. ۳) اگر کسی نیت اعتکاف را کرد، و باز از تصمیم خود بر گشت، باید آن را قضاء بیاورد، و عدۀ دیگری از علماء می‌گویند: تا وقتی که شروع به اعتکاف نکند، قضاء آوردن آن واجب نیست، و اینکه پیامبر خدا جدر شوال به اعتکاف نشستند، جهت قضاء آوردن اعتکاف نبود، بلکه به جهت این بود که بنا به عادت خود اگر به عبادتی تصمیم می‌گرفتند، آن را انجام می‌دادند.