فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۴۸- باب: قَولِ الله تَعَالى:﴿وَٱلۡعَٰمِلِينَ عَلَيۡهَاوَمُحَاسَبَةِ المُصدَّقین مَعَ الإِمَامِ
باب [۴۸]: این قول خداوند که ﴿و کسانی‌اند ک

۴۸- باب: قَولِ الله تَعَالى:﴿وَٱلۡعَٰمِلِينَ عَلَيۡهَاوَمُحَاسَبَةِ المُصدَّقین مَعَ الإِمَامِ
باب [۴۸]: این قول خداوند که ﴿و کسانی‌اند که زکات را جمع آوری می‌نمایندو امام باید مامورین زکات را محاسبه نماید

٧۶۴- عَنْ أَبِي حُمَيْدٍ السَّاعِدِيِّ س، قَالَ: «اسْتَعْمَلَ رَسُولُ اللَّهِ جرَجُلًا مِنَ الأَسْدِ عَلَى صَدَقَاتِ بَنِي سُلَيْمٍ، يُدْعَى ابْنَ اللُّتْبِيَّةِ فَلَمَّا جَاءَ حَاسَبَهُ» [رواه البخاری: ۱۵٠٠].

٧۶۴- از ابو حمید ساعدیسروایت است که گفت: پیامبر خدا جشخصی را از قبیلۀ (اسد) که بنام (ابن لتبیه) یاد می‌شد، برای جمع آوری زکات اموال مردم(بنی سلیم) فرستادند، و هنگامی که آن شخص باز گشت، او را محاسبه کردند» [٧٩].

[٧٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) امام بخاری/این حدیث را در این‌جا به طور مختصر روایت کرده است و قصۀ کامل آن طوری که در دیگر ابواب صحیح البخاری، و در صحیح مسلم آمده است چنین است که: پیامبر خدا جشخصی را از قبیلۀ (بنی اسد) که برایش (ابن لُتبِیَّه) می‌گفتند، برای جمع‌آوری اموال زکات فرستادند، هنگامی که این شخص برگشت گفت: این اموال از شما است، و این اموال دیگر از من است، برایم بخشش داده شده است. دراین وقت پیامبر خدا جبر خاسته و بر بالای منبر بعد از حمد و ثنای پروردگار گفتند: «این چه کاری است که موظفی رابه وظیفۀ می‌فرستم، و می‌گوید: این اموال از شما و این اموال برایم بخشش داده شده است، پس چرا این شخص در خانه پدرش و یا خانه مادرش نمی‌نشست تا ببیند که برایش بخشش داده می‌شود یانه؟ قسم به ذاتی که جان محمد در دست او است (بلاکیف) هیچ کسی نیست که از این مال چیزی بردارد، مگر آنکه آن را در روز قیامت در حالیکه بر گردنش آویزان است، با خود خواهد آورد، اگر شتری باشد، غرغر می‌کشد، اگر گاوی باشد، بق بق می‌کشد، و اگر گوسفندی باشد، بربر می‌کشد»، بعد از آن دست‌های خود را تا جایی بلند کردند که سفیدی زیر بغل‌شان را دیدیم، و دو بار گفتند: (الهی! آیا تبلیغ کردم). ۲) بخشش گرفتن برای مامورین به هر عنوانی که باشد، حرام است، و در این مورد احادیث دیگری نیز آمده است، و این موضوع را درکتابی که راجع به مال حرام نوشته‌ام، به تفصیل کامل شرح داده‌ام. ۳) بخشش گرفتن برای مامور به سه شرط روا است: شرط اول آنکه: بخشش از طرف کسی باشد که پیش از رسیدن این مامور به وظیفۀ، نیز بین آن‌ها جریان داشته است. شرط دوم آنکه: بخشش دهنده هیچ کاری در نزد آن مامور نداشته باشد. شرط سوم آنکه: این بخشش درحد متعارف بخشش باشد، مانند: تسبیح، قلم، ساعت معمولی و امثال این‌ها. ۴) برای مسؤول جمع آوری زکات نسبت میعنی از مال زکات مانند: ربع، ثلث نمی‌باشد، و چیزی را که مستحق می‌گردد، معاش ماهواری است که برای موظفین دیگر دولت داده می‌شود. ۵) باید موظفین دولت از آنچه که بدست آورده‌اند، محاسبه گردند، و عمرساین اصل را به دقت مورد تطبیق قرارداد، و قانون (از کجا آوردی) از وی نشئت کرده است، و فرقی نمی‌کند که شخص موظف، این مال را از طریق رشوت، و یا اختلاس و یا بخشش، و یا سوء استفاده از قدرت، و یا از هر طریق نامشروع دیگری بدست آورده باشد، زیرا پیامبر خدا جفرموده‌اند «... آیا اگر در خانۀ پدر و مادرش می‌نشست مرد این چیزها را برایش بخشش می‌دادند»؟