۴- باب: أَعِنْ أَخَاكَ ظَالِماً أَوْ مَظْلُوماً
باب [۴]: برادرت را چه ظالم باشد و چه مظلوم کمک کن
۱۱۱۶- عَنْ أَنَسٍ س، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «انْصُرْ أَخَاكَ ظَالِمًا أَوْ مَظْلُومًا»، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، هَذَا نَنْصُرُهُ مَظْلُومًا، فَكَيْفَ نَنْصُرُهُ ظَالِمًا؟ قَالَ: «تَأْخُذُ فَوْقَ يَدَيْهِ» [رواه البخاری: ۲۴۴۴].
۱۱۱۶- از انسسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند:
«برادر [مسلمانت] را چه ظالم باشد و چه مظلوم کمک کن».
گفتند: یا رسول الله! کمک رساند برای مظلوم بلی، ولی برای ظالم چگونه کمک نمایئم؟
فرمودند: «بالای دو دستش را بگیر [یعنی: او را از ظلم کردن مانع شود]» [۴٩۵].
[۴٩۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) اینکه پیامبر خدا جاز مانع شدن از ظلم به گرفتن بالای دو دستش تعبیر کردهاند، دلالت بر این دارد که باید به زور و قوت مانع ظلم ظالم شد، و دیگر آنکه ظالم در وقت ظلم خود دستش را بالا میکند، و کسی که دست ظالم را از بالای آن میگیرد معنایش این است که بالا کردن دست ظالم میشود. ۲) گرفتن دست ظالم در واقع کمک کردن برای او است، و در روایت مسلم آمده است که پیامبر خدا جدر تکملۀ این حدیث فرمودند: «زیرا اگر ظالم خواسته باشد مالی را دزدی کند، و ما او را از این کار مانع شویم، در حقیقت برایش کمک کردهایم، زیرا به این کار مانع قطع دستش در دنیا، و نجاتش از عذاب اخروی شده ایم، و اگر حرام خوار از حرام خوردن که رشوت، سود، اختلاس، خوردن مال یتیم و امثال اینها باشد، منع کنیم، در واقع برایش کمک کردهایم، زیرا به این کار خود سبب آن شدهایم که این شخص از عذاب دنیوی و اخروی، و یا لا اقل از عذاب اخروی نجات یابد، و این کمک بسیار بزرگ و شایانی است. ۳) سبب ورود این حدیث نبوی شریف طوری که در صحیح مسلم آمده است آن بود که روزی دو نفر یکی از مهاجرین، و بچه جوانی از انصار با هم به جنگ پرداختند، مهاجر مهاجرین به کمک طلبید، و انصاری انصار را، پیامبر خدا جآمده و فرمودند: این چه کار است؟ راه و رسم جاهلیت را گرفتهاید»؟ گفتند: نه خیر، دو جوان با هم جنگ کردهاند، یکی انگشت خود را به مقعد دیگری گذاشته بود، و کار به اینجا کشید، پیامبر خدا جفرمودند: «مهم نیست، هر کس برادرش را خواه ظالم است و خواه مظلوم کمک کند.....»