فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۳۳- باب: کَیْفَ کَانَ بَدْءُ الرَّمَلِ
باب [۳۳]: ابتدای مشروعیت (رَمَل) چگونه بود

۳۳- باب: کَیْفَ کَانَ بَدْءُ الرَّمَلِ
باب [۳۳]: ابتدای مشروعیت (رَمَل) چگونه بود

۸۱۱- وَعَنهُ بقَالَ: قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ جوَأَصْحَابُهُ، فَقَالَ المُشْرِكُونَ: إِنَّهُ يَقْدَمُ عَلَيْكُمْ وَقَدْ وَهَنَهُمْ حُمَّى يَثْرِبَ، فَأَمَرَهُمُ النَّبِيُّ ج«أَنْ يَرْمُلُوا الأَشْوَاطَ الثَّلاَثَةَ، وَأَنْ يَمْشُوا مَا بَيْنَ الرُّكْنَيْنِ، وَلَمْ يَمْنَعْهُ أَنْ يَأْمُرَهُمْ أَنْ يَرْمُلُوا الأَشْوَاطَ كُلَّهَا إِلَّا الإِبْقَاءُ عَلَيْهِمْ» [رواه البخاری: ۱۶٠۲].

۸۱۱- و از ابن عباسبروایت است که گفت: پیامبر خدا جو صحابه به مکه آمدند، مشرکین گفتند: کسانی نزد شما می‌آیند که تب شهر مدینه آن‌هار خسته و نا توان ساخته است.

پیامبر خدا جامر کردند تا در سه شوط اول طواف، (رَمَل) نمایند، ولی در بین دو رکن [که رکن یمانی و رکن حجر الأسود باشد] باید به طور عادی راه بروند.

و اینکه در همۀ هفت شوط، آن‌ها را به (رَمَل) امر نکردند، سببش شفقت و مهربانی بر آن‌ها بود [۱۴۶].

[۱۴۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) (رَمَل): عبارت از پهلوان مآبانه رفتن است، و آن به این طریق است که شخص قدم‌هایش را نزدیک هم گذاشته و با حرکت دادن شانه‌ها با سرعتی که از رفتار عادی تیزتر باشد، طواف نماید، و طوری که در حدیث آمده است سبب رمل آن بود تا به مشرکین ثابت کنند که آن‌ها دروغ می‌گویند، و مسلمانان ضعیف نشده‌اند، و چون مشرکین این رفتار مسلمانان را دیدند با خود گفتند: این‌هائی را که می‌گفتید تب شهر مدینه پا افتاد کرده است، از همگان چالاک‌تر و چابک‌تر شده‌اند. ۲) رمل در طواف سنت است. ۳) رمل در طوافی می‌باشد که شخص بعد از طواف بین صفا و مروه سعی می‌نماید. ۴) برای زن‌ها (رمل) نسیت.