۴- باب: الصَّلاَةِ عَلَى مَن تَرَكَ دَیْنًا
باب [۴]: نماز جنازه بر شخص قرضدار
۱۱٠۵- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: أَنَّ النَّبِيَّ جقَالَ: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَأَنَا أَوْلَى بِهِ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ، اقْرَءُوا إِنْ شِئْتُمْ: ﴿ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡۖ﴾فَأَيُّمَا مُؤْمِنٍ مَاتَ وَتَرَكَ مَالًا فَلْيَرِثْهُ عَصَبَتُهُ مَنْ كَانُوا، وَمَنْ تَرَكَ دَيْنًا أَوْ ضَيَاعًا، فَلْيَأْتِنِي فَأَنَا مَوْلاَهُ [رواه البخاری: ۲۳٩٩].
۱۱٠۵- از ابو هریرهسروایت است که: پیامبر خدا جفرمودند: «هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه من به او در امور دنیا و آخرت از خودش دوستتر هستم، اگر میخواهید این آیه را تلاوت نمائید: «پیامبر به مسلمانان از خود آنها دوستتر است».
هر مسلمانی که میمیرد، و مالی به ارث میگذارد، آن مال متعلق به ورثهاش میباشد، و کسی که [میمیرد] و قرض و یا اهل و عیال محتاجی بجا میگذارد، نزد من بیاید، من ولی او میباشم [و متحمل این چیزها میشوم]» [۴۸۳].
[۴۸۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) پیامبر خدا جبر مؤمنان رؤوف و رحیم هستند، و هر مؤمنی را از اندازۀ که خود مؤمن خود را دوست دارد، بیشتر دوست دارند، و دلیلش آن است که هر کسی به طور عموم کاری میکند که سبب دوزخ رفتنش میشود، ولی پیامبر خدا جآن را به کاری رهنمائی میکنند که سبب رفتنش به بهشت میشود، و حتی اگر مستوجب دوزخ باشد، به سبب شفاعت خود در روز قیامت سبب رفتنش به بهشت میشوند. ۲) در اول امر که پیامبر خدا جچیزی از اموال در اختیار نداشتند، اگر شخص قرض داری فوت میکرد، بر او نماز نمیخواندند، ولی بعد از اینکه اموالی از غنیمت و صدقه در دسترسشان قرار گرفت، قرض شخص قرضدار را بر عهده میگرفتند، و بر وی نماز میخواندند. ۳) اینکه این ادای قرض بر پیامبر خدا جواجب بود، و یا آنکه از روی فضل و احسان چنین کاری میکردند، بین علماء اختلاف نظر وجود دارد، واکثر علماء بر این نظر اند که از روی فضل و احسان بود، نه از روی وجوب.