۳٩- باب: العُشْرِ فِیمَا یُسْقَى مِنْ مَاءِ السَّمَاءِ وَبِالمَاءِ الجَارِي
باب [۳٩]: در آنچه که به آب آسمان و به آب جاری آبیاری میشود، عشر لازم میگردد.
٧۵۵- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ ابْنِ عُمَرَ، ب، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «فِيمَا سَقَتِ السَّمَاءُ وَالعُيُونُ أَوْ كَانَ عَثَرِيًّا العُشْرُ، وَمَا سُقِيَ بِالنَّضْحِ نِصْفُ العُشْرِ» [رواه البخاری: ۱۴۸۳].
٧۵۵- از عبدالله بن عمربروایت است که فرمودند:
«آنچه را که آسمان، و چشمهها آبیاری میکند، و یا آنکه خود آب باشد، عشر لازم است»، و در آنچه که به واسطۀ حیوان آبیاری میشود، نیم عشر لازم است» [۶٩].
[۶٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) اگر آبیاری زمین به شکل طبیعی باشد، زکات آن عشر است، یعنی: از هر ده حصه یک حصه، و اگر از طریق مصنوعی مانند: کشیدن آب ازچاه، و یا به واسطۀ حیوان و یا وسائل امروزی آبیار گردد، زکات آن نیم عشراست، یعنی: از هر بیست حصه یک حصه. ۲) در کیفیت و جوب زکات، نظر به آیات و احادیثی که در این مورد آمده است، و نظر به وجهات نظر، علماء اقوال و آراء مختلفی ابراز نمودهاند که مشهورترین آنها سه قول است: أ) امام ابو حنیفه/با استناد به این حدیث میگوید: از هرچیزی که از زمین بیرون میشود، زکات لازم میگردد، خواه کم باشد و خواه زیاد، خواه غذائیت داشته باشد و خواه نداشته باشد، و خواه قابل ذخیره کردن باشد و خواه نباشد، چیزی که در آن زکات لازم نمیشود، هیزم، علف، و نی است. ب) ابو یوسف و محمد رحمهم الله میگویند: در اشیای زراعتی به دو شرط زکات لازم میگردد، شرط اول آنکه میوهاش قابل ماندن و ذخیره کردن باشد، مانند: بادام، پسته و امثال اینها بنابراین در نزد آنها در انجیر، سیب، خیار، خربوزه، و امثال اینها زکات لازم نمیگردد، و شرط دوم آنکه مقدار آن از(۱٠٩۲) کیلو گرام به وزن فعلی که مساوی پنج وسق میشود، کمتر نباشد، و در کمتر از این مقدار از هرنوعی که باشد، زکات لازم نمیگردد. ج) امام شافعی/میگوید: زکات در چیزی لازم میشود که جنبۀ غذائیت داشته و قابل ذخیره کردن باشد، مانند گند، جو، برنج، ماش، نخود، لوبیا و امثال این ها، و مقدار آن هم از(۱٠٩۲)کیلو گرام به وزن فعلی که مساوی پنج وسق میشود کمتر نباشد، و اقوال دیگری هم وجود دارد که ذکر همۀ آنها درازا میکشد. د) احناف بر علاوه از استناد به عموم حدیث مذکور میگویند: نظر امام ابو حنیفه/از دو نگاه دیگر نیز بر آراء دیگر ترجیح دارد. اول: آنکه این نظر به احتیاط نزدیکتر است، زیرا اگر زکاتی بر شخص واجب نشده باشد، و او آن را اداء نماید، برایش ثواب داشته و ماجور است، ولی اگر زکاتی واجب شده باشد و او آن زکات را اداء نکند، بر وی گناه داشته و مازور است. دوم: آنکه این نظر با اساسات اسلامی که مواسات و همکاری با فقراء، و دست گیری از آنها باشد، انطباق کامل دارد، زیرا به اساس این نظر از هرچیز و به هر مقداری که باشد، باید عشر و یا نیم عشر آن را برای فقراء و محتاجین بدهد، و این کاری است که از نگاه اصل شرعی مرغوب و منظور نظر است، ولی به اساس آراء دیگر از بسیاری چیزها، مانند خیار، کدو، سبزیجات، و غیره زکات واجب نگردیده و فقراء و محتاجین از آنها محروم میمانند، و الله تعالی أعلم.