فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۵۱- باب: السَّیْرِ إذا دَفَعَ مِنْ عَرَفَةَ
باب [۵۱]: چگونگی رفتن در وقت بر آمدن از عرفات

۵۱- باب: السَّیْرِ إذا دَفَعَ مِنْ عَرَفَةَ
باب [۵۱]: چگونگی رفتن در وقت بر آمدن از عرفات

۸۳۲- عَن أُسَامَةُ بن زَیدٍ بأَنَّهُ سُئِلَ: عَن سَیرِ رَسُولُ الله رَسُولُ اللَّهِ جفِي حَجَّةِ الوَدَاعِ حِينَ دَفَعَ؟ «كَانَ يَسِيرُ العَنَقَ، فَإِذَا وَجَدَ فَجْوَةً نَصَّ»قَالَ هِشَامٌ: وَالنَّصُّ: فَوْقَ العَنَقِ [رواه البخاری: ۱۶۶۶].

۸۳۲- از اسامه بن زیدبروایت است که: کسی از وی از چگونگی سیر پیامبر خدا جدر حجة الوداع در وقت خارج شدن [از عرفات] پرسان کرد.

گفت: رفتارشان به طور میانه بود، ولی اگر راه را بی نفر می‌یافتند، تیزتر می‌رفتند [۱۶٩].

[۱۶٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) حجة الوداع را از این جهت (حجة الواداع) می‌گویند که پیامبر خدا جبا مردم در این حج وداع کردند، و فرمودند: «شاید شما را بعد از امسال نبینم». ۲) اگر ممکن باشد، باید در وقت رفتن از عرفات به مزدلفه عجله شود، ولی حجاج باید جداً متوجه باشند که از اذیت نمودن مردم خود داری نمایند، زیرا پیامبر خدا جدر جایی که ازدحام مردم بود، آهسته می‌رفتند، تا مبادا تیز رفتن‌شان سبب آزار و اذیت مردم شود، و در جایی تیز می‌رفتند که این خوف وجود نمی‌داشت.