٩- باب: اسْتِقْبَالِ الحَاجِّ القَادِمَیْنِ وَالثَّلاَثَةِ عَلَى الدَّابَّةِ
باب [٩]: استقبال از حُجَّاج، و سوار شدن سه نفر بر یک مرکب
۸٧۴- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب، قَالَ: «لَمَّا قَدِمَ النَّبِيُّ جمَكَّةَ، اسْتَقْبَلَتْهُ أُغَيْلِمَةُ بَنِي عَبْدِ المُطَّلِبِ، فَحَمَلَ وَاحِدًا بَيْنَ يَدَيْهِ، وَآخَرَ خَلْفَهُ» [رواه البخاری: ۱٧٩۸].
۸٧۴- از ابن عباسبروایت است که گفت: هنگامی که پیامبر خدا جبه مکه آمدند، بچههای بنی عبد المطلب به استقبالشان رفتند، پیامبر خدا جیکی را پیش روی و دیگری را پشت سر خود، سوار کردند [۲۱۵].
[۲۱۵] از مسائل و احکام متعلق به این حدیث آنکه: ۱) بچۀ را که پیامبر خدا جپیش روی خود سوار کردند، جعفر بن ابی طالب، و بچۀ را که پشت سر خود سوار کردند، قثم بن عباس بن عبد المطلب بود. ۲) مستحب است که از حجاج در وقت رسیدن آنها به مکه استقبال به عمل آید، و با قیاس بر این، مستحب است که از حجاج در وقت بازگشت آنها از مکه نیز استقبال به عمل آید، و باز هم با قیاس بر این، مستحب است از هرمسافری که از سفر مسنونۀ مانند: حج، عمره، جهاد، تحصیل علم، و یا سفر مباح مانند: تجارت، سیاحت، و امثال اینها برمیگردد، نیز استقبال به عمل آید، و این کار یک عمل نیک اجتماعی است که سبب مودت و دوستی بین اقوام و دوستان میشود. ۳) نبی کریم جدو طفل را با خود بر شتری که سوار بودند، سوار کردند، و شتر بدون شک چنین تحملی را دارد، ولی اگر حیوان مانند خر کم تحمل بوده، و یا اشخاصی که میخواهند بر حیوان سوار شوند، تنومند باشند، به طوری که حیوان از تحمل آنها به مشقت زیاد بیفتد، نباید سه نفره بر آن سوار شودند، زیرا اسلام همان طوری که ظلم را بر انسانها اجازه نمیدهد، بر حیوانات نیز اجازه نمیدهد، و قصۀ زنی که به سبب ظلم بر گربۀ به دوزخ رفت، در همین صحیح البخاری موجود است.