۴- باب: إِذَا أَهْدَی للمُحْرِمِ حِمَاراً وَحْشِیًّا لَمْ یَقْبَلْ
باب [۴]: اگر برای محرم گورخری را بخشید، قبول نکند
۸۸٧- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب، عَنِ الصَّعْبِ بْنِ جَثَّامَةَ اللَّيْثِيِّ س:، أَنَّهُ أَهْدَى لِرَسُولِ اللَّهِ جحِمَارًا وَحْشِيًّا، وَهُوَ بِالأَبْوَاءِ، أَوْ بِوَدَّانَ، فَرَدَّهُ عَلَيْهِ، فَلَمَّا رَأَى مَا فِي وَجْهِهِ قَالَ: «إِنَّا لَمْ نَرُدَّهُ عَلَيْكَ إِلَّا أَنَّا حُرُمٌ» [رواه البخاری: ۱۸۲۵].
۸۸٧- از عبد الله بن عباسباز صعب بن جثامۀ لیثیس [۲۳۲]روایت است که او گور خری را در منطقۀ (أَبواء) و یا منطقۀ (ودان) [۲۳۳]برای پیامبر خدا جبخشش داد، ایشان [قبول نکردند] و خر وحشی را برایش پس دادند.
و چون دیدند که آن شخص متاثر گردید، فرمودند: «گور خر را به سبب دیگری پس ندادم مگر آنکه مُحرِم میباشیم» [۲۳۴].
[۲۳۲] وی صعب بن جثامه بن قیس لیثی است، و در خلافت ابو بکر صدیقسوفات نمود، اسد الغابه (۳/۱٩-۲٠). [۲۳۳] شک در اینکه بخشش دادن گوره خر برای پیامبر خدا جدر منطقۀ (أَبواء) بود، و یا منطقۀ (ودان)، از راوی است، و راجح منطقۀ (أَبواء) است، و (أَبواء) در نزدیکی جحفه قرار داشته و از مدینۀ منوره حدود شصت کیلو متر فاصله دارد، و مادر پیامبر خدا جدر همینجا وفات یافته است. [۲۳۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: بعضی از علماء با استناد به این حدیث گفتهاند که برای محرم خوردن گوشت شکار روا نیست، ولی کسانی که آن را جواز میدهند، دلیلشان احادیث دیگری است که خوردن گوشت شکار را برای محرم با شرائطی که قبلا ذکر نمودیم، اجازه میدهند، و اینکه پیامبر خدا جشکار صعب بن جثامه را برایش پس دادند، سببش آن بود که وی برای پیامبر خدا جشکار کرده بود، پس اگر شکار برای محرم باشد، محرم نباید از آن شکار بخورد، و اگر برای محرم نباشد، با شرائطی که قبلاً ذکرش رفت، خوردن آن برای محرم باکی ندارد.