۴- باب: العَمَلِ فِي العَشْرِ الأَوَاخِرِ مِنْ رَمَضَانَ
باب [۴]: عبادت کردن در دهۀ اخیر رمضان
٩٧٧- عَنْ عَائِشَةَ ل، قَالَتْ: «كَانَ النَّبِيُّ جإِذَا دَخَلَ العَشْرُ شَدَّ مِئْزَرَهُ، وَأَحْيَا لَيْلَهُ، وَأَيْقَظَ أَهْلَهُ» [رواه البخاری: ۲٠۲۴].
٩٧٧- از عائشهلروایت است که گفت: چون دهۀ اخیر رمضان میشد، پیامبر خدا جإِزاربند خود را محکم میکردند، و شب خود را نماز میخواندند، و همسران خود را بیدار میکرند [۳۳۴].
[۳۳۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از این قول عائشهلکه میگوید: (چون دهۀ اخیر رمضان میشد پیامبر خدا جإِزار بند خود را محکم میکردند) این است که جماع کردن با همسران خود را ترک میکردند، و یا خود را جهت عبادت کردن چست و چالاک میساختند، و یا شاید مراد هردوی اینها باشد. ۲) مراد از این قول عائشهلکه میگوید: (و همسران خود را بیدار میکردند): شاید مراد همسرانی باشد که با ایشان به اعتکاف مینشستند، و یا همۀ همسرانشان را. ۳) آنچه را که باید متذکر شد این است که: أ) ماه رمضان نسبت به دیگر ماهها فضیلت و برتری دارد، زیرا این ماه، ماه نزول قرآن، ماه روزه، ماه تراویح، و ماهی است که در آن درهای بهشت گشوده شده، و درهای دوزخ بسته میشود. ب) ده روز اخیر ماه رمضان نسبت به دو دهۀ دیگر آن فضیل بیشتری دارد، زیرا اکثر روایات دلالت براین دارد که (شب قدر) در یکی از شبهای این دهۀ میباشد. ج) شبهای تاق این دهۀ بر شبهای جفت آن فضیلت دارد، زیرا اکثر روایات دلالت براین دارد که (شب قدر) دری یکی از شبهای تاق این دهۀ میباشد. د) در نزد بسیاری از علماء شب بیست و هفت از دیگر شبهای تاق این دهۀ فضیلت بیشتری دارد، زیرا احتمال بودن (شب قدر) در این شب نسبت به دیگر شبها بیشتر است، از ابن عباسبروایت است که برای عمرسگفت: من شب قدر را میدانم، عمر گفت: کدام شب است؟ گفت شب بیست و هفتم، پرسید: از کجا فهمیدی؟ گفت: زیرا خداوند آسمانها را هفت، زمین را هفت، ایام هفته را هفت، و طواف را هفت، و جمره راهفت و... گردانید، عمرساین سخن را از وی پسندید و گفت: تو به چیزی متوجه شدی که ما متوجه نشده بودیم.