۲٩- باب: بَرَکَةِ صَاعِ النَّبِيِّ جوَمُدِّهِ
باب [۲٩]: برکت صاع و مد پیامبر خدا ج
۱٠۱۶- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَيْدٍ س، عَنِ النَّبِيِّ ج: «أَنَّ إِبْرَاهِيمَ حَرَّمَ مَكَّةَ وَدَعَا لَهَا، وَحَرَّمْتُ المَدِينَةَ كَمَا حَرَّمَ إِبْرَاهِيمُ مَكَّةَ، وَدَعَوْتُ لَهَا فِي مُدِّهَا وَصَاعِهَا مِثْلَ مَا دَعَا إِبْرَاهِيمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِمَكَّةَ» [رواه البخاری: ۲۱۲٩].
۱٠۱۶- از عبدالله بن زیدساز پیامبر خدا جروایت است که گفتند:
«ابراهیم÷مکه را حرم قرارداد، و برای آن دعا کرد، و من مدینه را حرم قرار دادم همچنانی که ابراهیم÷مکه را حرم قرار داد، و به (صاع) و (مد) آن دعا کردم، مثلی که ابراهیم÷برای مکه دعا کرد» [۳۸۴].
[۳۸۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) (مد) عبارت از چهارم حصۀ یک صاع است، و اما مقدار صاع مدینۀ منوره، طحاوی از ابو یوسف رحمهم الله روایت میکند که گفت: «به مدینه رفتم شخصی که در نزدم (ثقه) میباشد، (صاعی) را نزدم آورد و گفت این (صاع) پیامبر خدا جاست، آن را اندازۀ کردم، دیدم که پنج رطل و ثلث رطل است»، و چون هر رطل عراقی حنفی به وزن فعلی (۴۵۵) گرام است، بنابراین (صاع) پیامبر خدا جدو کیلو چهار صد و پانزده و نیم گرام میشود، و خداوند متعال دعای پیامبر خود را قبول نموده و در (صاع) اهل مدینه برکت نهاد، و طوری که امام عینی/میگوید: «مراد از برکت (صاع) و (مد) برکت در هر چیزی است که پیمانه میگردد». ۲) از فضل و رحمت خداوند، و برکت نبی کریم جاین برکت تا همین امروز ادامه دارد، و من خودم در مدت حدود ده سالی که جهت تحصیل علم شرف اقامت در آن دیار متبرک را داشتم، این برکت رابه طور واضح مشاهده نمودم، و هم چنین همه کسانی که در این باره با آنها صحبت کردم، در برکت داشتن طعام مدینه، اتفاق نظر داشتند.