فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

٧- باب: الْوَکَالَةِ فِي الحُدُودِ
باب [٧]: وکیل گرفتن در حدود

٧- باب: الْوَکَالَةِ فِي الحُدُودِ
باب [٧]: وکیل گرفتن در حدود

۱٠٧٠- عَنْ عُقْبَةَ بْنِ الحَارِثِ س، قَالَ: «جِيءَ بِالنُّعَيْمَانِ، أَوْ ابْنِ النُّعَيْمَانِ، شَارِبًا فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ جمَنْ كَانَ فِي البَيْتِ أَنْ يَضْرِبُوا» قَالَ: فَكُنْتُ أَنَا فِيمَنْ ضَرَبَهُ، فَضَرَبْنَاهُ بِالنِّعَالِ، وَالجَرِيدِ [رواه البخاری: ۲۳۱۶].

۱٠٧٠- از عقبه بن حارثسروایت است که گفت: نُعیمان یا ابن نعیمان را به تهمت شراب خواری آوردند، [یا در حالت مستی آوردند].

پیامبر خدا جبرای کسانی که در آن خانه بودند امر کردند که: اور بزنند، [عقبهس]گفت: من هم از کسانی بودم که او را زدم، او را با کفش و چوب زدیم» [۴۴٧].

[۴۴٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) در اجرای حد بر شراب خواری، لازم نیست که تا وقت به هوش آمدنش انتظار کشید. ۲) در عقوبت شراب خواری بین علماء اختلاف است، امام شافعی/و بعض دیگر از علماء می‌گویند که عقوبت شراب خواری چهل شلاق است، و دلیل‌شان حدیث صحیح مسلم است که می‌گوید: پیامبر خدا جو ابو بکرسشراب خوار را چهل شلاق می‌زدند، ولی عمرسهشتاد شلاق زد، و از علیسنیز روایت است که وی ولید بن عقبه را به جهت شراب خواری‌اش چهل شلاق زد، و می‌گویند: آنچه که به فعل نبی کریم جثابت شده باشد، مخالفت با آن جواز ندارد. امام ابو حنیفه و مالک و ثوری عدۀ دیگری از علماء رحمهم الله می‌گویند که: عقوبت شراب خواری هشتاد شلاق است، ودلیل‌شان اجماع صحابهشاست، زیرا عمرسدر مورد عقوبت شراب خواری با صحابهشمشورت کرد، ابن عوف گفت: عقوبت آن را کمترین حدود که چهل شلاق باشد بگردان و در روایت آمده است که علیسدر این مشوره اشتراک داشت و گفت: شراب خواری وقتی که مست شود، یاوه سرایی می‌کند، و کسی که یاوه سرایی کند، افتراء می‌کند، وعقوبت افتراء کننده هشتاد شلاق است، پس او را هشتاد شلاق بزنید. و سؤالی که شاید به ذهن خواننده خطورکند این است که (حدود) توقیفی و غیر قابل تغییر است، پس چگونه عمرسولو به مشورت صحابهشآن را تغییر داد؟ در جواب از این اعتراض علماء نظریات مختلفی ارائه نموده‌اند و آنچه که دلنشین‌تر به نظر می‌رسد این است که: پیامبرخدا جبه طور تعیین چهل شلاق نمی‌زند، بلکه طوریکه در روایات آمده است حدود چهل شلاق می‌زند، اگر برای شراب خواری حد معینی وجود می‌داشت، پیامبر خدا جهمان حد را بدون کم و زیاد اجراء می‌کردند، و چون نکردند، این موقف‌شان دلالت بر این دارد که برای شراب خواری حد معینی وجود نداشت، لذا کاری را که عمرسکرد این بود که حد آن را تعیین نمود. و علاوه بر آن می‌توانیم بگوئیم که عقوبت شراب خواری همان چیزی یعنی: حدود چهل شلاق است، و عمرسبه اساس صواب دید و تعزیر شراب خوار را هشتاد شلاق زد، و تعزیر در اختیار ولی امر است، و الله تعالی أعلم.