۴- باب: اسْتِعْمَالِ الْبَقَر لِلحِرَاثَةِ
باب [۴]: استعمال گاو برای زراعت
۱٠٧۶- و عَنهُ س، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: بَيْنَمَا رَجُلٌ رَاكِبٌ عَلَى بَقَرَةٍ التَفَتَتْ إِلَيْهِ، فَقَالَتْ: لَمْ أُخْلَقْ لِهَذَا، خُلِقْتُ لِلْحِرَاثَةِ، قَالَ: آمَنْتُ بِهِ أَنَا وَأَبُو بَكْرٍ، وَعُمَرُ، وَأَخَذَ الذِّئْبُ شَاةً فَتَبِعَهَا الرَّاعِي، فَقَالَ لَهُ الذِّئْبُ: مَنْ لَهَا يَوْمَ السَّبُعِ، يَوْمَ لاَ رَاعِيَ لَهَا غَيْرِي، قَالَ الراوي عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ: «آمَنْتُ بِهِ أَنَا وَأَبُو بَكْرٍ، وَعُمَرُ» قَالَ أَبُو سَلَمَةَ: وَمَا هُمَا يَوْمَئِذٍ فِي القَوْمِ [رواه البخاری: ۲۳۲۴].
۱٠٧۶- و از ابو هریرهساز پیامبر خدا جروایت است که فرمودند: «در حالی که شخصی بالای گاوی سوار بود، آن گاو به طرفش نگاه کرد و گفت: من برای سوار شدن خلق نشدهام من برای زراعت خلق شدهام» و فرمودند: که من و ابو بکر و عمر این چیز را تصدیق نمودیم» [۴۵۱].
«و گرگ گوسفندی را گرفت، و چوپان او را تعقیب نمود، گرگ گفت: در روز درندگان، روزی که اصلا چوپانی وجود ندارد، از این گوسفند به جز از من چه کسی دفاع خواهد کرد؟ و پیامبر خدا جفرمودند که: من و ابو بکر و عمر، این چیز را تصدیق نمودیم».
راوی [به نقل] از ابو هریرهسگفت که: روزی که پیامبر خدا جاین سخن را گفت، ابو بکر و عمربدر آن مجلس حاضر نبودند [۴۵۲].
[۴۵۱] بعضی از کسانی که این سخن را شنیدند، گفتند: سبحان الله! آیا گاو هم سخن میزند، چون پیامبر خدا جاین تعجب را از آنها دیدند گفتند که من و ابو بکر و عمر آن را تصدیق نمودیم، و طوری که راوی میگوید: شیخین در این مجلس حاضر نبود، و اینکه پیامبر خدا جبدون وجود آنها گفتند که: «من و ابو بکر و عمر آن را تصدیق نمودیم» دارای چند احتمال است: احتمال دوم آنکه: نبی کریم جاز قوت ایمان و یقین کامل شیخین میدانستند، که آنها به طور یقین این سخن را تصدیق میکنند، بنابراین چنین خبر دادند. احتمال دوم آنکه: پیامبر خدا جقبلا این واقعه را برای شیخین گفته بودند، و آنها به اساس ایمان قوی خود، بدون هیچ ترددی آن را تصدیق نموده بودند. احتمال سوم آنکه: مراد از تصدیق شیخین تصدیقی است که به حد علم یقین رسیده است، تا جاییکه گویا خود آنها این واقعه را مشاهده کردهاند، و قابل تذکر است که امام عینی/در عمدة القاری تنها احتمال اول را، و شیخ شرقاوی در فتح المبدی هر سه احتمال را ذکر کرده است، و هر سه احتمال احتمالات معقول و مقبولی است، و الله تعالی أعلم. [۴۵۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) این واقعه در زمان بنی اسرائیل به وقوع پیوسته بود. ۲) سخن زدن حیوانات در زمان نبی کریم جبرای بعضی از صحابه، و غیر صحابه نیز به وقوع پیوسته است. ۳) این حدیث دلالت بر فضیلت بسیار زیاد شیخین دارد، زیرا نبی کریم جخود و آنها را در این موضوع، در یک صنف قرار دادند. ۴) استفاده کردن از گاو برای رکوب کار خوبی نیست. ۵) اینکه گاو برای زراعت خلق شده است نه برای رکوب دلالت بر نفی رکوب گاو دارد، نه بر نفی هر فائدۀ دیگری از آن، از این جهت خوردن گوشت، و استفاده از شیر و پوست آن به اجماع علماء جواز دارد.