۶۸- باب: الحَلْقِ وَالتَّقْصیرِ عِنْدَ الإِحْلاَلِ
باب [۶۸]: تراشیدن و کوتاه کردن موی سر در وقت خارج شدن از احرام
۸۵٠- عَن ابْنُ عُمَرَ بقَالَ: «حَلَقَ رَسُولُ اللَّهِ جفِي حَجَّتِهِ» [رواه البخاری: ۱٧۲۶].
۸۵٠- از ابن عمربروایت است که گفت: پیامبر خدا جدر حج سر خود را تراشیدند [۱٩۲].
۸۵۱- وَعَنهُ ب: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: «اللَّهُمَّ ارْحَمِ المُحَلِّقِينَ» قَالُوا: وَالمُقَصِّرِينَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «اللَّهُمَّ ارْحَمِ المُحَلِّقِينَ» قَالُوا: وَالمُقَصِّرِينَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «وَالمُقَصِّرِينَ» [رواه البخاری: ۱٧۲٧].
۸۵۱- و از ابن عمربروایت است که پیامبر خدا جگفتند:
«خدایا! بر کسانی که سر خود را تراشیدهاند رحمت کن».
[صحابه]گفتند: یا رسول الله! برای کسانی که موی سر خود را کوتاه کردهاند، [هم دعا کنید].
گفتند: «خدایا! بر کسانی که سر خود را تراشیدهاند رحمت کن».
[صحابه] گفتند: یا رسول الله! برای کسانی که موی سر خود را کوتاه کردهاند، [هم دعا کنید].
گفتند: «و بر کسانی که موی سر خود را کوتاه کردهاند [رحمت کن]» [۱٩۳].
۸۵۲- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ سمِثلُ ذالِكَ إِلاَّ أَنَّهُ قَالَ: (اغفِر) بَدَلَ: (أرحَم) قَالَهَا ثَلاَثًا، قَالَ: «وَلِلْمُقَصِّرِينَ» [رواه البخاری: ۱٧۲۸].
۸۵۲- از ابو هریرهسنیز مانند حدیث گذشته روایت گردیده، مگر او عوض «رحمت کن» «بیامرز» را گفته است، این کلمه را سه بار گفتند، و بعد از آن برای کسانی که موی خود را کوتاه نموده بودند، دعا کردند.
۸۵۳- عَنْ مُعَاوِيَةَ ش، قَالَ: «قَصَّرْتُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ جبِمِشْقَصٍ» [رواه البخاری: ۱٧۳٠].
۸۵۳- از معاویهسروایت است که گفت: از [موی سر] پیامبر خدا جبا (پیکانی) کوتاه کردم [۱٩۴].
[۱٩۲] از احکام و مسائل متعلیق به این حدیث آنکه: ۱) پیامبر خدا جبرای حلاق گفتند اول طرف راست را بتراش، و موهای آن را برای ابو طلحه دادند تا بین مردم تقسیم کند، و بعد از ان طرف چپ را، موهای آن را برای (ام سلیم) که مادر انسسمیشود، فرستادند، و بعد از آن امر کردند که بقیۀ سرشان را بتراشد. ۲)در آنچه که تراشیدن آن در وقت خارج شدن از احرام واجب است، در بین علماء اختلاف است، امام مالک و امام احمد رحمهم الله میگویند: واجب تراشیدن تمام سر است، امام ابو حنیفه/میکوید: واجب ربع سراست، و امام شافعی/میگوید: در تراشیدن سه مو واجب اداء میشود. ۳) به اتفاق علماء تراشیدن موی سر در وقت خارج شدن از احرام حج، بهتر از کوتاه کردن آن است. ۴) موی آدمی بعد از جدا شدن از وی پاک است. ۵) امام احمد در مسند خد از ابن سیرین/روایت میکند که گفت: «اگر یک تار مویی از موهای پیامبر خدا جدر نزدم باشد، آن را بر تمام دنیا و ما فیها ترجیح میدهم»، امام عینی میگوید: «در کلاه خالد بن ولیدسچند تار مو از موهای پیامبر خدا جموجود بود، و از این جهت به هر طرف که میرفت، فتح نصیبش میشد». ۶) کسی که سر پیامبرخدا ج را در منی تراشید، معمر بن عبد اللهسبود. ٧) اگر کسی پیش از تراشیدن سرش خود را حلال ساخت، بر وی (دم) لازم میگردد. [۱٩۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) تراشیدن موی سر در وقت بیرون شدن از احرام حج، بهتر از کوتاه کردن آن است. ۲) تراشیدن موی سر خاص برای مردها است، و واجب در حق زنها آن است که در وقت خارج شدن از احرام، از سر هرگیسوی خود به اندازۀ یک بند انگشت کوتاه نمایند. ۳) گویند از جمله کسانی که موهای خود را کوتاه کرده بودند، و از پیامبر خدا جخواستند تا برای آنها نیز دعاکنند، عثمان و ابو قتادهببودند. [۱٩۴] این کوتاه کردن موی، در عمرۀ (جعرانه) بود، و این حدیث دلالت بر آن دارد که کوتاه کردن مو در وقت خارج شدن از احرام، نیز جواز دارد، و خصوصاً در احرام عمرۀ که شخص میخواهد بعد از آن حج نماید، و تفصیل این مسأله پیشتر گذشت.