۴٠- باب: لاَ یَطُوفُ بِالبَیْتِ عُریَانٌ وَلاَ یَحُجُّ مُشْرِكٌ
باب [۴٠]: نباید برهنۀ به خانه طواف نماید، و نباید مشرکی حج کند
۸۲٠- عَن أَبِی هُرَيْرَةَ س، أَخْبَرَهُ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ الصِّدِّيقَ سبَعَثَهُ فِي الحَجَّةِ الَّتِي أَمَّرَهُ عَلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ جقَبْلَ حَجَّةِ الوَدَاعِ يَوْمَ النَّحْرِ بِمنی فِي رَهْطٍ يُؤَذِّنُ فِي النَّاسِ «أَلاَ لاَ يَحُجُّ بَعْدَ العَامِ مُشْرِكٌ، وَلاَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ عُرْيَانٌ» [رواه البخاری: ۱۶۲۲].
۸۲٠- از ابو هریرهسروایت است که ابوبکرصدیقساو را در روز عید قربان با گروه دیگری در حجی که پیامبر خدا جابوبکرسرا امیر حج مقرر نموده بودند فرستاد تا اعلان نماید که: بعد از امسال نباید مشرکی حج کند، و نباید شخص برهنۀ به خانه طواف نماید [۱۵۵].
[۱۵۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) این حج درسال نهم هجری بود، و سبب آنکه خود پیامبر خدا جدر این سال حج نکردند این بود که مشرکین هنوز وجود داشتند و به حج میآمدند، تلبیه را به اسلوب شرک آمیزی میگفتند، و بعضی از آنها به خانۀ کعبه به شکل عریان طواف میکردند، از این جهت ابو بکرسرا فرستادند تا برای مردم اعلان کند که از این کارها خود داری نمایند. بعد از رفتن ابو بکرسبه طرف حج، اول سورۀ (براءة) نازل گردید، کسی برای پیامبر خدا جگفت: این را برای ابو بکرسبفرستید تا برای مردم بخواند، فرمودند: «نباید براءت از مشرکین را کسی جز فردی از اهل خانوادهام برای مردم تبلیغ نماید، و همان بود که علیسرا طلبیدند، و به وی ماموریت دادند تا براءت از مشرکین را برای مردم برساند. علیسسوار بر شتر پیامبر خدا جبه ابو بکرسرسید، ابو بکر از وی پرسید، پیامبر خدا جتو را امیر حج مقرر نمودند؟ گفت: نه، تنها وظیفهام این است که براءت از مشرکین را برای مردم برسانم. و سبب اینکه پیامبر خدا جعلیسرا غرض تبلیغ براءت انتخاب نمودند این بود که: این براءت حاوی نقض عهدی بود که پیامبر خدا جبا مشرکین بسته بودند، و عادت عربها این بود که نقض عهد باید از طرف صاحب عهد، و یا یکی از اهل بیتش باشد، وعلاوه بر آن، سورۀ (براءة) متضمن مدح ابو بکرسبود﴿ ثَانِيَ ٱثۡنَيۡنِ إِذۡ هُمَا فِي ٱلۡغَارِ ٤٠﴾و البته مناسب نیست که مردم مدح شخص را از زبان خود او بشنوند. ۲) دخول مشرکین و با قیاس با آن دخول سائر انواع کفار درحرم روا نیست. ۳) نباید کسی عریان طواف نماید، و اگر چنین کرد، در نزد اما شافعی و امام مالک رحمهم الله طوافش با کراهت صحت دارد، ولی بر وی (دم) لازم میگردد. ۴) عربها از این جهت عریان طواف میکردند که میگفتند: نباید با لباسهایی که در آنها مرتکب گناه شدهایم به خانه طواف نمائیم، از این جهت وقتی که میخواستند طواف کنند، اگر لباس جدیدی را مییافتند، با آن طواف میکردند، و اگر نمییافتند، عریان طواف میکردند، و این امر زنها را نیز شامل میشد، و آنها از این قانون مستثنی نبودند.