فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۵- باب: مَا یَقْتُلُ المُحْرِمُ فِي الحَرَمِ
باب [۵]: آنچه را که محرم در (حرم) کشته می‌تواند

۵- باب: مَا یَقْتُلُ المُحْرِمُ فِي الحَرَمِ
باب [۵]: آنچه را که محرم در (حرم) کشته می‌تواند

۸۸۸- عَنْ عَائِشَةَ ل، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: خَمْسٌ مِنَ الدَّوَابِّ، كُلُّهُنَّ فَاسِقٌ، يَقْتُلُهُنَّ فِي الحَرَمِ: الغُرَابُ، وَالحِدَأَةُ، وَالعَقْرَبُ، وَالفَأْرَةُ، وَالكَلْبُ العَقُورُ [رواه الخاری: ۱۸۲٩].

۸۸۸- از عائشهلروایت است که پیامبر خدا جفرمودند:

«پنج صنف از دواب، ضرر رسان هستند، و کشتن آن‌ها در حرم روا است: کلاغ لاشخوار، باشه، عقرب، موش، و سگ گزنده» [۲۳۵].

۸۸٩- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ ب، قَالَ: بَيْنَمَا نَحْنُ مَعَ النَّبِيِّ جفِي غَارٍ بِمِنًى، إِذْ نَزَلَ عَلَيْهِ: وَالمُرْسَلاَتِ وَإِنَّهُ لَيَتْلُوهَا، وَإِنِّي لَأَتَلَقَّاهَا مِنْ فِيهِ، وَإِنَّ فَاهُ لَرَطْبٌ بِهَا إِذْ وَثَبَتْ عَلَيْنَا حَيَّةٌ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «اقْتُلُوهَا»، فَابْتَدَرْنَاهَا، فَذَهَبَتْ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «وُقِيَتْ شَرَّكُمْ كَمَا وُقِيتُمْ شَرَّهَا» [رواه البخاری: ۱۸۳٠].

۸۸٩- از عبد الله [بن مسعود]سروایت است که گفت: در حالی که با پیامبر خداجدر غاری به (منی) بودیم، سورۀ (والمرسلات) بر ایشان نازل گردید، آن سوره را تلاوت نمودند، و من این سوره را در حالی از پیامبر خدا جتلقی نمودم، که دهان مبارک‌شان هنوز از تلاوت آن سوره معطر بود.

در این وقت بود که ماری به طرف ما دوید، پیامبر خدا جفرمودند: «او را بکشید»، به طرفش دویدیم، ولی آن مار رفت.

پیامبر خدا جفرموند: «او از شر شما خلاص شد، مثلی که شما از شر او خلاص شدید» [۲۳۶].

۸٩٠- عَنْ عَائِشَةَ ل،زَوْجِ النَّبِيِّ جأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج، قَالَ لِلْوَزَغِ: «فُوَيْسِقٌ» وَلَمْ أَسْمَعْهُ یَأَمُرُنَا بِقَتْلِهِ [رواه البخاری: ۱۸۳۱].

۸٩٠- از عائشهلهمسر پیامبر خدا جروایت است که پیامبر خدا جچلپاسه را «فُویسق» [یعنی: فاسقک، یا ضرر رسان کوچک] نامیدند، ولی نشنیدم که مار را به کشتن آن امر کرده باشند [۲۳٧].

[۲۳۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) کشتن و از بین بردن این دواب پنج گانه برای محرم در حرم روا است، والبته برای غیر محرم، و یا برای محرم در غیر حرم به طریق اولی روا است. ۲) در کشتن انواع دیگر حیوانات ضرر رسان، بین علماء اختلاف است، جمهور علماء می‌گویند: علت جواز کشتن، مضر بودن این دواب است، بنابراین هر خزنده، و پرنده، و روندۀ دیگری که ضرر رسان باشد، مانند: شیر و پلنگ، و زنبور، و مگس، و پشه و امثال این‌ها، کشتن روا است، و امام ابو حنیفه/می‌گوید: تنها کشتن دواب پنج گانه و کشتن مار و گرگ که در احادیث دیگر آمده است، روا است، و در غیر این‌ها کشتن آن حیوان و پرنده، و خزندۀ روا است که جهت دفاع از اذیت آن باشد، یعنی شخص مورد تعدی و اذیت بالفعل آن قرار گرفته باشد، و یا اگر آن را نکشد، به احتمال قوی مورد اذیتش قرار گیرد، و در غیر این صورت، کشتن هیچ چیزی برای محرم، در حرم و در غیر حرم جواز ندارد، و اگر آن را کشت، باید فدیه بدهد. [۲۳۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) کشتن مار در حرم و غیر حرم، برای محرم و غیر محرم جواز دارد، و گرچه پیامبر خدا جبه کشتن آن امر کرده‌اند، و امر در اصل برای وجوب است، ولی به استقراء برایم ثابت شده است که امر، اگر نفع و ضررش خاص برای شخصی باشد که امر به او متوجه شده است، و حقوق دیگران به او تعلق نداشته باشد، چنین امری برای اباحت است نه برای وجوب، و این موضوع را درکتاب اصول فقه که به نام (تیسیر الوصل إلی علم الأصول) تألیف نموده‌ام، به تفصیل بیان داشته‌ام. ۲) با قیاس بر مار، کشتن هرخزندۀ ضرر رسان دیگری مانند: چلپاسه، هزارپا، زنبور و غیره نیز برای غیر محرم جواز دارد، ولی نسبت به محرم در غیر اشیای منصوصه، اختلاف علماء،هم اکنون گذشت. [۲۳٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: گرچه عائشهلاز پیامبر خدا جنشنیده است که آن‌ها را به کشتن چلپاسه امر کرده باشند، ولی همین که پیامبر خدا جچلپاسه را فاسقک، یا ضرر رسان کوچک نامیدند، دلالت بر جواز کشتن آن می‌کند، زیرا ضرر رسان باید از بین برده شود، و علاو بر آن در صحیح مسلم از ابو هریرهسروایت است که پیامبر خدا جفرمودند: «کسی که چلپاسه را در ضربۀ اول بکشد، برایش فلان و فلان مقدار ثواب است...» و ابن عباسبمی‌گوید: «چلپاسه را ولو آنکه در خانۀ کعبه دیدید بکشید»، و احادیث و آثار دیگری نیز به همین معنی آمده است.