فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۶- باب: مَنْ کَانَتْ لَهُ مَظْلَمَةٌ عِنْدَ الرَّجُلِ فَحَلَّلَهَا لَهُ، هَلْ یُبَیِّنُ مَظْلَمَتَهُ؟
باب [۶]: اگر کسی بر دیگری ظلم نمود، و آن شخص وی را بخشید، آیا باید ظالم آن ظلم را بیان نماید

۶- باب: مَنْ کَانَتْ لَهُ مَظْلَمَةٌ عِنْدَ الرَّجُلِ فَحَلَّلَهَا لَهُ، هَلْ یُبَیِّنُ مَظْلَمَتَهُ؟
باب [۶]: اگر کسی بر دیگری ظلم نمود، و آن شخص وی را بخشید، آیا باید ظالم آن ظلم را بیان نماید

۱۱۱۸- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ كَانَتْ لَهُ مَظْلَمَةٌ لِأَخِيهِ مِنْ عِرْضِهِ أَوْ شَيْءٍ، فَلْيَتَحَلَّلْهُ مِنْهُ اليَوْمَ، قَبْلَ أَنْ لاَ يَكُونَ دِينَارٌ وَلاَ دِرْهَمٌ، إِنْ كَانَ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ أُخِذَ مِنْهُ بِقَدْرِ مَظْلَمَتِهِ، وَإِنْ لَمْ تَكُنْ لَهُ حَسَنَاتٌ أُخِذَ مِنْ سَيِّئَاتِ صَاحِبِهِ فَحُمِلَ عَلَيْهِ» [رواه البخاری: ۲۴۴٩].

۱۱۱۸- از ابو هریرهسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند:

«کسی که بر ذمۀ وی از برادر مسلمانش مظلمۀ از عرض و شرف و یا چیز دیگری باشد، همین امروز پیش از آن روزی که نه درهمی باشد و نه دیناری، از وی طلب بخشش نماید».

«ورنه اگر عمل نیکی داشته باشد، به اندازۀ حق آن شخص از وی گرفته می‌شود، و اگر عمل نیکی نداشته باشد، از گناهان آن شخص [مظلوم] گرفته می‌شود و بر ذمۀ [شخص ظالم] گذاشته می‌شود» [۴٩٧].

[۴٩٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) اگر ظالم ظلمش را برای مظلوم بیان کرد و از وی پوزش خواست، و مظلوم او را بخشید، به اجماع علماء ذمه‌اش خلاص می‌شود، ولی اگر به طور مجمل معذرت خواست، مثلا گفت: مرا ببخش نسبت به تو مقصرم و ظلم کرده‌ام، این عذر خواهی‌اش اگر در چیزهای کم اهمیت مانند: کتاب، قلم، سوزن، پیاله، و امثال این‌ها باشد، برایش بخشیده می‌شود، و اگر در چیزهای مهم، مانند: مقدار زیادی پول، و یا گاو و گوسفند، و یا خانه و امثال این‌ها باشد، تا وقتی که بیان نکند، برایش بخشیده نمی‌شود، و حتی در چیزهای اندک وقتی برایش بخشیده می‌شود که اصل آن چیز از بین رفته باشد، و اگر موجود باشد، تا وفتی که آن را برای صاحبش برنگرداند، برایش بخشیده نمی‌شود، وبعد از آن اگر صاحبش خواست، می‌تواند آن را برای ظالم بخشش نماید، و یا برای خود نگهدارد. ۲) در اموری که قابل باز گشت دادن نیست، ولی قابل ذکر کردن هست، مانند غیبت کردن، تهمت بستن، با هم انداختن و امثال این‌ها، بهتر است هر آنچه را که بیادش هست، یکایک نام برده، و از شخص مظلوم معذرت بخواهد، و اگر از یادش رفته بود، و یا از نام بردنش شرم می‌کرد، بگوید: من از تو غیبت کردم، بر تو تهمت زدم، بعضی اشخاص را بر علیه تو تحریک نمودم، اکنون توبه نموده‌ام، و مرا ببخش، اگر او را بخشید، ذمه‌اش خلاص می‌شود. ۳) در اموری که قابل ذکر کردن نیست، و ذکر کردن آن، سبب فتنه و جنگ و جدل می‌شود، مانند، زنا کردن با زن و یا دختر و یا خواه کدام شخص، و یا لواطت کردن با پسر و یا برادر وی، و امثال این‌ها، از صمیم قلب توبه نموده‌ و برای صاحب حق دعای خیر نماید، و از یاد آوری چنین اموری باید خود داری نماید.