۳۶- باب: مَنْ سَأَلَ النَّاسَ تَکَثُّراً
باب [۳۶]:کسی که از مردم جهت پس انداز سؤال میکند.
٧۵۲- عَن عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ س، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج: «مَا يَزَالُ الرَّجُلُ يَسْأَلُ النَّاسَ، حَتَّى يَأْتِيَ يَوْمَ القِيَامَةِ لَيْسَ فِي وَجْهِهِ مُزْعَةُ لَحْمٍ» وَقَالَ: «إِنَّ الشَّمْسَ تَدْنُو يَوْمَ القِيَامَةِ، حَتَّى يَبْلُغَ العَرَقُ نِصْفَ الأُذُنِ، فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ اسْتَغَاثُوا بِآدَمَ، ثُمَّ بِمُوسَى، ثُمَّ بِمُحَمَّدٍ ج» [رواه البخاری: ۱۴٧۵،۱۴٧۴].
٧۵۲- از عبدالله بن عمربروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند:
«گدا تا آنجا به گدائیاش ادامه میدهد که چون روز قیامت در میدان محشر حاضر گردد، در چهرهاش ذرۀ گوشت وجود ندارد».
و فرمودند: «آفتاب در روز قیامت آنقدر نزدیک میشود که عرق نیمۀ گوشها میرسد [۶٠]، و در این حالت است که مردم به آدم÷وسپس به موسی÷و اخیرا از [محمد] ج طلب کمک و فریادرسی میکنند» [۶۱].
[۶٠] و شکی نیست که آفتاب در این حالت سخت سوزان و آزار دهنده است، و سوزش و آزارش برای کسی که در رویش گوشت نیست، البته بیشتر است. [۶۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) طریق استغاثۀ مردم در این حدیث به طور مختصر آمده است، و در حدیث شفاعت که بعد ازاین میآید، کیفیت استغاثه به صورت مفصل مذکوراست، و درآن حدیث آمده است که مردم به کسانی دیگری غیر از موسی و عیسی و محمد علیهم الصلاة والسلام نیز استغاثه و طلب شفاعت مینمایند. ۲) سؤال کردن به غرض پس انداز نمودن و إزدیاد مال، حرام است، و تنها سؤال کردن برای کسی روا است که واقعا محتاج باشد، و راهی دیگری برایش غیر از سؤال کردن وجود نداشته باشد، و در حدیث(٧۴٩) این موضوع را به طور مفصل بر رسی نمودیم.