فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۲- باب: أَدَاءِ الدُّیُونِ
باب [۲]: ادای قرض

۲- باب: أَدَاءِ الدُّیُونِ
باب [۲]: ادای قرض

۱۱٠۳- عَنْ أَبِي ذَرٍّ س، قَالَ: كُنْتُ مَعَ النَّبِيِّ ج، فَلَمَّا أَبْصَرَ يَعْنِي أُحُدًا قَالَ: «مَا أُحِبُّ أَنَّهُ تَحَوَّلَ لِي ذَهَبًا، يَمْكُثُ عِنْدِي مِنْهُ دِينَارٌ فَوْقَ ثَلاَثٍ، إِلَّا دِينَارًا أُرْصِدُهُ لِدَيْنٍ» ثُمَّ قَالَ: «إِنَّ الأَكْثَرِينَ هُمُ الأَقَلُّونَ، إِلَّا مَنْ قَالَ بِالْمَالِ هَكَذَا وَهَكَذَا، وَأَشَارَ أَبُو شِهَابٍ بَيْنَ يَدَيْهِ وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ شِمَالِهِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ»، وَقَالَ: «مَكَانَكَ»، وَتَقَدَّمَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَسَمِعْتُ صَوْتًا، فَأَرَدْتُ أَنْ آتِيَهُ، ثُمَّ ذَكَرْتُ قَوْلَهُ: «مَكَانَكَ حَتَّى آتِيَكَ»، فَلَمَّا جَاءَ قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، الَّذِي سَمِعْتُ أَوْ قَالَ: الصَّوْتُ الَّذِي سَمِعْتُ؟ قَالَ: «وَهَلْ سَمِعْتَ؟»، قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: «أَتَانِي جِبْرِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فَقَالَ: مَنْ مَاتَ مِنْ أُمَّتِكَ لاَ يُشْرِكُ بِاللَّهِ شَيْئًا دَخَلَ الجَنَّةَ»، قُلْتُ: وَإِنْ فَعَلَ كَذَا وَكَذَا، قَالَ: «نَعَمْ» [رواه البخاری: ۲۳۸۸].

۱۱٠۳- از ابو ذرسروایت است که گفت: با پیامبر خدا جبودم، چون چشم‌شان به کوه (أُحد) افتاد فرمودند: «نمی‌خواهم که این کوه برایم به طلا مبدل گردد، و در نزد دیناری از آن بیش از سه روز باقی بماند، مگر دیناری را که برای ادای قرض نگهدارم».

بعد از آن فرمودند: «و کسانی که مال آن‌ها بسیار است، ثواب آن‌ها کمتر است، مگر کسی که مال را چنین و چنان بخشش کند، و البته چنین کسانی کم هستند».

و برای من گفتند: «در جای خود به ایست»، خودشان کمی پیشتر رفتند، و من آوازی را شنیدم، من خواستم که نزدشان بروم، یادم آمد که فرمودند: «بر جای خود به ایست».

چون پس آمدند گفتم: یارسول الله! آنچه را که شنیدم چه بود، [و یا]: آوازی را که شنیدم چه بود؟

فرمودند: «آیا شنیدی»؟

گفتم: بلی!.

فرمودند: «جبرئیل÷نزدم آمد و گفت: کسی که از امت تو بمیرد، و به خدا چیزی را شریک نیاورده باشد، به بهشت می‌رود.

گفتم: ولو آنکه چنین و چنان کرده باشد؟ [یعنی: ولو آنکه مرتکب گناه شده باشد] فرمودند: بلی [ولو آنکه چنین و چنان کرده باشد]» [۴۸۱].

[۴۸۱] از مسائل و احکام متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مسلمان نباید تمام غم و همش جمع کردن مال باشد، بلکه باید از مالی که خدا برایش داده است، به علاوه آنکه حق آن را اداء می‌کند، در وجوه خیر، مانند: کمک به فقراء، ایتام، درماندگان، بنای مساجد، مدارس، شفاخانه‌ها، راه ها، کمک کردن در ازدواج جوانان، توزیع کتاب‌های دینی، کمک در معالجۀ مریضان، و امثال این‌ها سهم بگیرد. ۲) پیامبر خدا جاز وابستگی‌های دنیوی در همۀ اشکال آن، سخت دوری می‌گزیدند، و این چیزی بود که دیگران را نیز به آن توصیه می‌کردند، و آنچه را که در این‌جا قابل تذکر می‌دانم که: یگانه شخصیت عالم بشریت که آنچه را گفتند و به طور کامل بلکه اکمل به آن عمل کردند، حضرت ختمی مرتبت نبی اکرم پیامبر خدا جمی‌باشند، زیرا چیزی را که گفتند: حرام و یا بد است، خودشان از همگان از آن پیشتر و بیشتر اجتناب نمودند، و چیزی را که گفتند: خوب و نیک است، خودشان از همه پیشتر و بیشتر به آن عمل کردند.