فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۱۶- باب: التَّحْمِیدِ وَالتَّسْبِیحِ وَالتَّکْبِیرِ قَبْلَ الإِهْلاَلِ عِنْدَ الرُّکُوبِ عَلَى الدَّابَّةِ
باب [۱۶]: گفتن الحمد لله، و سبحان الله، و الله أکبر پیش از شروع کردن به تلبیه گفتن در وقت سوار شدن بر دابه

۱۶- باب: التَّحْمِیدِ وَالتَّسْبِیحِ وَالتَّکْبِیرِ قَبْلَ الإِهْلاَلِ عِنْدَ الرُّکُوبِ عَلَى الدَّابَّةِ
باب [۱۶]: گفتن الحمد لله، و سبحان الله، و الله أکبر پیش از شروع کردن به تلبیه گفتن در وقت سوار شدن بر دابه

٧۸۶- عَنْ أَنَسٍ س، قَالَ: صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ جوَنَحْنُ مَعَهُ بِالْمَدِينَةِ الظُّهْرَ أَرْبَعًا، وَالعَصْرَ بِذِي الحُلَيْفَةِ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ بَاتَ بِهَا حَتَّى أَصْبَحَ، ثُمَّ رَكِبَ حَتَّى اسْتَوَتْ بِهِ عَلَى البَيْدَاءِ، حَمِدَ اللَّهَ وَسَبَّحَ وَكَبَّرَ، ثُمَّ أَهَلَّ بِحَجٍّ وَعُمْرَةٍ، وَأَهَلَّ النَّاسُ بِهِمَا، فَلَمَّا قَدِمْنَا أَمَرَ النَّاسَ، فَحَلُّوا حَتَّى كَانَ يَوْمُ التَّرْوِيَةِ أَهَلُّوا بِالحَجِّ، قَالَ: وَنَحَرَ النَّبِيُّ جبَدَنَاتٍ بِيَدِهِ قِيَامًا، وَذَبَحَ رَسُولُ اللَّهِ جبِالْمَدِينَةِ كَبْشَيْنِ أَمْلَحَيْنِ [رواه البخاری: ۱۵۵۱].

٧۸۶- از انسسروایت است که گفت: در حالی که ما با پیامبر خدا جبودیم، نماز پیشین را در مدینۀ [منوره] چهار رکعت، و نماز عصر را در (ذُوالحُلَیفَه) دو رکعت اداء نمودند، بعد از آن در آنجان خواب شدند تا صبح شد.

بعد از آن سوارشدند، و چون راحلۀشان بر بیداء رسید [بیداء عبارت از بلندی است مقابل ذوالحلیفه]، الحمد لله، و سبحان الله، و الله أکبر گفتند، بعد از آن برای حج و عمره تلبیه گفتند و دیگران نیز برای ادای حج و عمره تلبیه گفتند.

هنگامی که به مکه رسیدیم، [بعد از ادای مراسم عمره] برای مردم امر کردند تا خود را حلال بسازند، تا اینکه روز ترویه آمد [۱٠٧]، در این روز برای ادای حج تلبیه گفتند.

انسسگفت که: پیامبر خدا جچندین شتر را به دست خود درحالت ایستاده (نحر) کردند [۱٠۸]، و پیامبر خدا جدرمدینه دو قوچ ابلق [سیاه و سفید را جهت قربانی] ذبح کردند [۱٠٩].

[۱٠٧] روز ترویه روز هشتم ذوالحجه است، و (ترویه) به معنی آب دادن و آب بر داشتن است، و حجاج در آن زمان چون در منی و عرفات آب کافی وجود نداشت در این روز در مکۀ مکرمه حیوانات خود را آب می‌دادند، و مقدار آبی که تا روز بر گشتن از عرفات برای‌شان کفایت کند، با خود برمی‌داشتند. [۱٠۸] پیامبر خدا جدر حج خود (صد) شتر را هدی نمودند، از این صد شتر، شصت و سه شتر را به دست مبارک خود، نحر کردند، از هر سال عمر خود یک شتر، و سی و هفت شتر باقی مانده را علیسنحر نمود. [۱٠٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) طوری که در روایات دیگری آمده است، پیامبر خدا جیکی از این دو گوسفند را از طرف اهل بیت خود، و گوسفند دیگر را از طرف کسانی که از امت‌شان قدرت بر قربانی کردن را نداشتند، ذبح می‌کردند. ۲) کسی که به سفر می‌رود، بعد از بیرون شدن از محیط و منطقۀ خانه‌اش نماز را قصر نماید، ولو آنکه هنوز مسافۀ سفر را نه پی‌موده باشد، ولی بعضی از علماء نظر به دلایل دیگر می‌گویند: تا وقتیکه مسافر مسافۀ سفر را نه پی‌موده باشد، قصر خواندن برایش جواز ندارد. ۳) پیامبر خدا جدر حج خود قارن بودند. ۴) سنت است که شتر هنگام کشتن (نحر) گردد، و (نحر) عبارت از آن است که دست چپ شتر بسته شود، و در حالی که شتر ایستاده است، قسمت آخرین گلویش را با کارد سوراخ نموده و سپس آن را مانند هر حیوان دیگری ذبح نمایند. ۵) بهتر است که قربانی و هدی تمتع را در صورت امکان خود شخص ذبح نماید.