فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۱۱- باب: الرَّجُلِ یَکُونُ لَهُ مَمَرٌّ أَوْ شِرْبٌ فِي حَائِطٍ أَو نَخْلٍ
باب [۱۱]: کسی که رهرو، و جوی آبش از نخلستان شخص دیگری می‌گذرد

۱۱- باب: الرَّجُلِ یَکُونُ لَهُ مَمَرٌّ أَوْ شِرْبٌ فِي حَائِطٍ أَو نَخْلٍ
باب [۱۱]: کسی که رهرو، و جوی آبش از نخلستان شخص دیگری می‌گذرد

۱۱٠۱- عَن عَبْدِ اللَّهِ، بنِ عَمر ب، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: «مَنِ ابْتَاعَ نَخْلًا بَعْدَ أَنْ تُؤَبَّرَ، فَثَمَرَتُهَا لِلْبَائِعِ إِلَّا أَنْ يَشْتَرِطَ المُبْتَاعُ، وَمَنِ ابْتَاعَ عَبْدًا وَلَهُ مَالٌ، فَمَالُهُ لِلَّذِي بَاعَهُ، إِلَّا أَنْ يَشْتَرِطَ المُبْتَاعُ» [رواه البخاری:۲۳٧٩].

۱۱٠۱- از عبدالله بن عمربروایت است که گفت: از پیامبر خدا جشنیدم که فرمودند: «کسی که درخت خرمای را بعد از اینکه پیوند (تلقیح و کشن گیری) شده بود خرید، میوۀ آن درخت از فروشنده است، مگر آنکه خریدار [در هنگام خرید] آن را برای خود شرط نماید.

و کسی که غلامی می‌خرد، و این غلام دارای مال است، مال آن غلام از فروشنده است، مگر آنکه خریدار آن را برای خود شرط نماید» [۴٧۸].

[۴٧۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) پیوند زدن درخت خرما با پیوند زدن درخت‌های دیگر فرق دارد، و آن به این شکل است که: همه سال بعد ازاینکه خوشه‌های خرما ظاهر شد، مقداری از خرمای (نر) را گرفته و در داخل خوشۀ درخت خرمای (ماده) می‌گذارند، و آن را بسته می‌کنند، و بعد از اینکه خوشۀ خرما قدری کلان شد، یا خوشه خود به خود از تاری که آن را به بسته بودند باز می‌شود، و یا آن را باز می‌کنند، و به این طریق درخت خرما به شکل مطلوب میوه می‌دهد، ورنه میوه‌اش بسیار کم، و در عین حال خراب و نامرغوب می‌باشد. ۲) با استناد به ظاهر این حدیث جمهور علماء گفته‌اند: اگر کسی درخت خرمایی را که پیوند شده بود فروخت، میوۀ آن درخت از فروشنده است، مگر آنکه خریدار در وقت عقد شرط کرده باشد که میوه از وی باشد، امام ابو حنیفه/می‌گوید: خواه آن درخت پیوند شده باشد و خواه نشده باشد، میوه‌اش از فروشنده است، مگر آنکه خریدار شرط کرده باشد که میوۀ آن درخت ازوی باشد، به این معنی که قید پیوند شدن دارای مفهوم مخالف نیست که اگر پیوند نشده باشد، میوه‌اش از خریدار باشد، منتهی خریدار می‌تواند از فروشنده بخواهد که میوه‌اش را خواه رسیده باشد و خواه نه رسیده فی الحال بچیند، به علاو از آن، امام ابو حنیفه/می‌گوید: اگر خریدار شرط کرد که میوه تا وقت رسیدن بر درخت بماند، این عقد فاسد است. ۳) با قیاس بر درخت خرما، هر درخت دیگری مانند: درخت توت، تاک انگور، درخت سیب، وامثال این‌ها که فروخته شده بود، اگر میوه داشت، میوه‌اش از فروشنده است، مگر آنکه خریدار شرط کند که از وی باشد. ۴) برای آنکه نزاعی بین فروشند و خریدار واقع نشود، بهتر آن است که در وقت عقد خرید و فوش، شرط کنند که میوه متعلق به خریدار است، ورنه بعد از عقد شاید خریدار از فروشنده بخواهد که میوه‌اش را بچیند، و چون میوه قابل خوردن نشده است، صاحب میوه از چیدن آن ابا ورزد، و این امر سبب کشمکش بین آن‌ها گردد.