فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

۱۱- باب: مَنْ أَهَلَّ مُلَبَّداً
باب [۱۱]: کسی که در حال (مُلَبَّد) بودن، تلبیه گفت

۱۱- باب: مَنْ أَهَلَّ مُلَبَّداً
باب [۱۱]: کسی که در حال (مُلَبَّد) بودن، تلبیه گفت

٧۸۱- عَن ابنِ عُمَرَ ب، قَالَ: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيُهِلُّ مُلَبِّدًا» [رواه البخاری: ۱۵۴٠].

٧۸۱- از ابن عمربروایت است که [گفت]: در حالی که سر پیامبر خدا ج(ملبد) بود، تلبیه گفتند [٩٩].

[٩٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) (تلبید): عبارت از چسپاندن موی سر ذریعۀ صمغ و یا حنا و یا ختمی است، و این عمل را به این سبب انجام می‌دادند که موی سر با هم بچسبد و در پراکنده شدن سبب مشکلات برای حاجی که در حال احرام است نگردد. ۲) (تلبید): در وقت احرام بستن به اتفاق علماء مشروع است، ولی در اینکه چنین شخصی بعد از خارج شدن از احرام باید سر خود را حتما بتراشد یا نه؟ اختلاف است، جمهور علماء تراشاندن سر را برای کسی که (تلبید) نموده است، لازم می‌دانند، ولی امام ابو حنیفه/می‌گوید: تلبید حکم اصلی خروج از احرام را که جواز تراشیدن و کوتاه کردن مو باشد، تغییر نمی‌دهد، یعنی: کسی که تلبید نموده است، برایش جواز دارد که مو‌های سر خود را بتراشد و یا کوتاه نماید.