فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد سوم

فهرست کتاب

٩- باب: قَولِ النَّبِيِّ ج: «لاَ نَکْتُبُ وَلاَ نَحْسُب»
باب [٩]: این قول پیامبر خدا جکه: «نوشته نمی‌کنیم و حساب نمی‌کنیم»

٩- باب: قَولِ النَّبِيِّ ج: «لاَ نَکْتُبُ وَلاَ نَحْسُب»
باب [٩]: این قول پیامبر خدا جکه: «نوشته نمی‌کنیم و حساب نمی‌کنیم»

٩۳۱- عَن ابْنَ عُمَرَ ب، عَنِ النَّبِيِّ جأَنَّهُ قَالَ: «إِنَّا أُمَّةٌ أُمِّيَّةٌ، لاَ نَكْتُبُ وَلاَ نَحْسُبُ، الشَّهْرُ هَكَذَا وَهَكَذَا» يَعْنِي مَرَّةً تِسْعَةً وَعِشْرِينَ، وَمَرَّةً ثَلاَثِينَ [رواه البخاری: ۱٩۱۳].

٩۳۱- از ابن عمرببه نقل از پیامبر خدا جروایت است که فرمودند: «ما [مردم عرب، و یا قوم قریش، و یا همۀ امت] امت نا خوانی هستیم، نه نوشته می‌کنیم و نه حساب می‌نمائیم، ماه این‌چنین و این‌چنین است».

یعنی: گاهی بیست و نُه روز است، و گاهی سی روز [۲۸۳].

[۲۸۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: صفت نا خوانی برای عرب‌ها و یا برای این امت، صفت واقعی است نه صفت لازمی، به این معنی که مردم عرب در زمان پیامبر خدا جمردم نا خوانی بودند، ولی لازم نیست که باید همیشه نا خوان بمانند، بلکه خواندن و تعلم طوری که از نصوص دیگر دانسته می‌شود از ضروریات دین اسلام است، و این آیۀ مبارکه شاهد گویای این مدعا است، خداوند متعال می‌فرماید:﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّ‍ۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَیعنی: خداوند آن ذاتی است که رسولی را از میان مردم نا خوان بر انگیخت، تا آیاتش را برای آن‌ها بخواند، و منزه‌شان دارد، و کتاب وحکمت را برای آن‌ها بیاموزد، اگرچه پیش از این، در گمراهی آشکاری بودند، بنابراین اگر روزی خواننده و نویسنده شدند، و توانستد به طریق دیگری از نو شدن ماه آگاهی یابند، می‌توانند باشرائط معینی از آن طریق حکم به نو شدن و یا نو نشدن ماه بکنند.