۳۲- باب: الزَّکَاةِ عَلَى الزَّوجِ وَالأَیْتَامِ فِي الحَجْرِ
باب [۳۲]: دادن زکات به شوهر و به یتیمانی که در آغوشش میباشند
٧۴۴- عَنْ زَيْنَبَ امْرَأَةِ عَبْدِ اللَّهِ بن مَسعُودٍ بحَدیثها المُتَقَدَّم قَریباً وَقالَت في هذهِ الرَّوایَة: فَانْطَلَقْتُ إِلَى النَّبِيِّ ج، فَوَجَدْتُ امْرَأَةً مِنَ الأَنْصَارِ عَلَى البَابِ، حَاجَتُهَا مِثْلُ حَاجَتِي، فَمَرَّ عَلَيْنَا بِلاَلٌ، فَقُلْنَا: سَلِ النَّبِيَّ جأَيَجْزِي عَنِّي أَنْ أُنْفِقَ عَلَى زَوْجِي، وَأَيْتَامٍ لِي فِي حَجْرِي؟ وَقُلْنَا: لاَ تُخْبِرْ بِنَا، فَدَخَلَ فَسَأَلَهُ، فَقَالَ: «مَنْ هُمَا؟» قَالَ: زَيْنَبُ، قَالَ: «أَيُّ الزَّيَانِبِ؟» قَالَ: امْرَأَةُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: «نَعَمْ، لَهَا أَجْرَانِ، أَجْرُ القَرَابَةِ وَأَجْرُ الصَّدَقَةِ» [رواه البخاری: ۱۴۶۶].
٧۴۴- حدیث زینب همسر عبدالله بن مسعودبقبلاً گذشت، و دراین روایت میگوید:
نزد پیامبر خدا جرفتم، و زنی از انصار را به در[خانۀ شان] دیدم، مشکلش مانند مشکل من بود، بلال از نزد ما گذشت و ما برایش گفتیم که از پیامبر خدا جبپرس که آیا روا است[یعنی: برایم ثواب دارد] که برای شوهرم و برای یتیمانی که در آغوشم میباشند نفقه کنم؟[این یتیمان برادرزادهها و خواهر زادههای آن زن بودند] او رفت و پرسان نمود، و در جواب فرمودند:
«بلی برایش دو ثواب است، یکی ثواب قرابت و خویشاوند، و دیگری ثواب صدقه» [۵۱].
٧۴۵- عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ ل، قَالَتْ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَلِيَ أَجْرٌ أَنْ أُنْفِقَ عَلَى بَنِي أَبِي سَلَمَةَ، إِنَّمَا هُمْ بَنِيَّ؟ فَقَالَ: «أَنْفِقِي عَلَيْهِمْ، فَلَكِ أَجْرُ مَا أَنْفَقْتِ عَلَيْهِمْ» [رواه البخاری: ۱۴۶٧].
٧۴۵- از ام سلمهلروایت است که گفت:
گفتم: یا رسول الله! آیا اگر زکاتم را برای اولاد(ابو سلمه) بدهم، برایم ثواب دارد؟ در حالی که فرزندان او فرزندان خودم میباشند.
فرمودند: «برای آنها نفقه کن، برای تو ثوابی است که به آنها نفقه مینمائی» [۵۲].
[۵۱] و تفصیل اینکه زکات دادن زن برای شوهر فقیرش روا است و یا نه؟ و اختلاف علماء در این مسئله قبلاً گذشت. [۵۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ابو سلمه شوهر اولی ام سلمه پیش از ازدواجش با پیامبر خدا جبود، و ام سلمه از شوهر قبلیاش چهار فرزند داشت، دو پسر به نامهای عمر و محمد، و دو دختر به نامها زینب و دره.