باب ۵۰: قبول کردن زکات براى پیغمبر جو آل پیغمبر که تنها شامل بنىهاشم و بنىمطلب مىباشد حرام است
۶۴۵- حدیث: «أَبِی هُرَیْرَةَس، قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللهِ جیُؤْتَى بِالتَّمْرِ عِنْدَ صِرَامِ النَّخْلِ؛ فَیَجِیءُ هذَا بِتَمْرِهِ، وَهذَا مِنْ تَمْرِهِ، حَتَّى یَصِیرَ عِنْدَهُ كَوْمًا مِنْ تَمْرٍ فَجَعَلَ الْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ یَلْعَبَانِ بِذلِكَ التَّمْرِ؛ فَأَخَذَ أَحَدُهُمَا تَمْرَةً فَجَعَلَهَا فِی فِیهِ، فَنَظَرَ إِلَیْهِ رَسُولُ اللهِ جفَأَخْرَجَهَا مِنْ فِیهِ، فَقَالَ: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ آلَ مُحَمَّدٍ جلاَ یَأْكُلُونَ الصَّدَقَةَ» [۷۰۲].
یعنی: «ابوهریره گوید: به هنگام چیدن خرما هرکس مقدارى از خرما را براى پیغمبر جمىآورد تا اینکه خرماى فراوانى در نزد او جمع مىشد، و حسن و حسین با این خرماها بازى مىکردند، یکى از آنان دانهاى از این خرماها را برداشت و در دهانش گذاشت، پیغمبر جبه او نگاهى کرد و این دانه خرما را از دهانش بیرون آورد، فرمود: مگر نمىدانى که آل محمّد از صدقه و زکات نمىخورند».
۶۴۶- حدیث: «أَبِی هُرَیْرَةَس، عَنِ النَبِیِّ ج، قَالَ: إِنِّی لأَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِی فَأَجِدُ التَّمْرَةَ سَاقِطَةَ عَلَى فِرَاشِی فَأَرْفَعُهَا لآكُلَهَا، ثُمَّ أَخْشَى أَنْ تَكُونَ صَدَقَةً فَأُلْقِیَهَا» [۷۰۳].
یعنی: «ابوهریره گوید: پیغمبر جفرمود: گاهى من به خانه بر مىگردم، مىبینم دانهاى خرما روى فرشم افتاده است برش مىدارم و مىخواهم آن را بخورم، ولى بعداً مىترسم جزو زکات و صدقه باشد لذا آن را به دور مىاندازم».
۶۴۷- حدیث: «أَنَسٍس، قَالَ: مَرَّ النَّبِیُّ جبِتَمْرَةٍ مَسْقُوطَةٍ، فَقَالَ: لَوْلاَ أَنْ تَكُونَ صَدَقَةً لأَكلْتُها» [۷۰۴].
یعنی: «انس گوید: پیغمبر جاز کنار دانهاى خرما که افتاده بود گذشت، فرمود: اگر جزو صدقه نمىبود آن را مىخوردم».
[۷۰۲]- أخرجه البخاری فی: ۲۴ كتاب الزكاة: ۵۷ باب أخذ صدقة التمر عند صرام النخل. [۷۰۳]- أخرجه البخاری فی: ۴۵ كتاب اللقطة: ۴۵ باب إذا وجد تمرة فی الطریق. [۷۰۴]- أخرجه البخاری فی: ۳۴ كتاب البیوع: ۴ باب ما یتنزه من الشبهات.