ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد اول

فهرست کتاب

باب ۱۹: اقتداى مأموم به امام

باب ۱۹: اقتداى مأموم به امام

۲۳۲- حدیث: «أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: سَقَطَ رَسُولُ اللهِ جعَنْ فَرَسٍ فَجُحِشَ شِقُّهُ الأَیْمَنُ، فَدَخَلْنَا عَلَیْهِ نَعُودُهُ، فَحَضَرَتِ الصَّلاَةُ، فَصَلَّى بِنا قَاعِدًا، فَقَعَدْنَا؛ فَلَمَّا قَضَى الصَّلاَةَ، قَالَ: إِنَّمَا جُعِلَ الإِمَامُ لِیُؤْتَمَّ بِهِ؛ فَإِذَا كَبَّرَ فَكَبِّرُوا، وَإِذَا رَكَعَ فَارْكَعُوا، وَإِذَا رَفَع فارْفَعُوا، وَإِذَا قَالَ سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، فَقُولُوا رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ، وَإِذَا سَجَدَ فَاسْجُدُوا» [۲۶۴].

یعنی: «انس بن مالک گوید: پیغمبر جاز اسبش بر زمین افتاد و طرف راستش زخمى شد، به عنوان عیادت، به خدمتش رفتیم وقت نماز رسید، امامت را به حالت نشسته براى ما انجام داد و ما هم نشسته نماز خواندیم، وقتى که نماز تمام شد فرمود: «امام براى این است تا از او پیروى شود، هرگاه امام تکبیر گفت شما هم تکبیر بگویید، وقتى که به رکوع رفت شما هم به رکوع بروید و زمانى که از رکوع بلند شد شما هم بلند شوید، و موقعى که سمع الله لمن حمده را گفت شما هم بگویید ربّنا ولک الحمد»، و همین که به سجده رفت شما هم به سجده بروید».

(علماء در این مسئله: کسى که قدرت ایستادن در نماز را داشته باشد آیا مى‌تواند به امام نشسته اقتدا نماید یا خیر؟ و اگر مى‌تواند اقتدا نماید فقط به صورت ایستاده باید به او اقتدا نماید یا به صورت نشسته هم مى‌تواند به او اقتدا کند، اختلاف دارند.

امام حنفى و شافعى و جمهور سلف عقیده دارند مأمومى که قدرت ایستادن داشته باشد فقط به صورت ایستاده مى‌تواند به امام نشسته که قادر به ایستادن نیست اقتدا نماید، و دلیلشان اقتداى اصحاب به پیغمبر جبه هنگام مرض وفاتش مى‌باشد که پیغمبر جبه حالت نشسته امامت را انجام داد و اصحاب همه به حالت ایستاده به پیغمبر جاقتدا نمودند).

۲۳۳- حدیث: «عَائِشَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِینَ، أَنَّهَا قَالَتْ: صَلَّى رَسُولُ اللهِ جفِی بَیْتِهِ وَهُوَ شَاكٍ، فَصَلَّى جَالِسًا وَصَلَّى وَرَاءَهُ قَوْمٌ قِیَامًا، فَأَشَارَ إِلَیْهِمْ أَنِ اجْلِسُوا؛ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ: إِنَّمَا جُعِلَ الإِمَامُ لِیُؤْتَمَّ بِهِ، فَإِذَا رَكَعَ فَارْكَعُوا، وَإِذَا رَفَعَ فَارْفَعُوا، وَإِذَا صَلَّى جَالِسًا فَصَلُّوا جُلُوسًا» [۲۶۵].

یعنی: «عایشه امّ المؤمنین گوید: پیغمبر جمریض بود و در منزل به حالت نشسته نماز را خواند، و عدّه‌اى پشت سرش به حالت ایستاده به او اقتدا نمودند، پیغمبر جبه آنان اشاره کرد تا بنشینند وقتى که نمازش را تمام کرد گفت: امام براى این است که از او پیروى شود، هرگاه به رکوع رفت با او به رکوع بروید و وقتى که بلند شد بلند شوید، هرگاه به حال نشسته نماز را خواند شما هم بنشینید».

۲۳۴- حدیث: «أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ جإِنَّمَا جُعِلَ الإِمَامُ لِیُؤْتَمَّ بِهِ، فَإِذَا كَبَّرَ فَكَبِّرُوا، وَإِذَا رَكَعَ فَارْكَعُوا، وَإِذَا قَالَ سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، فَقُولوا: رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ، وَإِذَا سَجَدَ فَاسْجُدُوا، وَإِذَا صَلَّى جَالِسًا فَصَلُّوا جُلُوسًا أَجْمَعُونَ» [۲۶۶].

یعنی: «ابو هریره گوید: پیغمبر جفرمود: امام براى این است که به او اقتدا شود، پس هرگاه تکبیر گفت شما هم تکبیر بگویید، و اگر به رکوع رفت به رکوع بروید، وقتى گفت: «سمع الله لمن حمده»، شما هم بگویید: «ربّنا ولك الحمد»، هنگامى که به سجده رفت شما هم به سجده بروید، زمانى که امام نشسته نماز را خواند شما هم همگى نشسته نماز بخوانید».

[۲۶۴]- أخرجه البخاری فی: ۱۰ كتاب الأذان: ۱۲۸ باب یهوى بالتكبیر حین یسجد. [۲۶۵]- أخرجه البخاری فی: ۱۰ كتاب الأذان: ۵۱ باب إنما جعل الإمام لیؤتم به. [۲۶۶]- أخرجه البخاری فی: ۱۰ كتاب الأذان: ۸۲ باب إیجاب التكبیر وافتتاح الصلاة.