باب ۳: پناهبردن به خدا به هنگام دیدن باد و ابر و شادشدن از آمدن باران
۵۱۸- حدیث: «عَائِشَةَ، قَالَتْ: كَانَ النَّبِیُّ ج، إِذَا رَأَى مَخِیلَةً فِی السَّمَاءِ أَقْبَلَ وَأَدْبَرَ، وَدَخَلَ وَخَرَجَ، وَتَغَیَّرَ وَجْهُهُ فَإِذَا أَمْطَرَتِ السَّمَاءُ سُرِّیَ عَنْهُ، فَعَرَّفَتْهُ عَائِشَةُ ذلِكَ فَقَالَ النَّبِیُّ ج: مَا أَدْرِی، لَعَلَّهُ كَمَا قَالَ قَوْمٌ ﴿فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِيَتِهِمۡ﴾الآیة» [۵۶۵].
یعنی: «عایشه گوید: هرگاه پیغمبر جابرى را در آسمان مىدید که امکان داشت باران از آن فرود آید، آرام نمىگرفت، و داخل منزل مىشد و بیرون مىرفت رنگش تغییر مىنمود، امّا همین که باران از آن ابر نازل مىشد، نگرانیش از بین مىرفت وشاد مىگردید، عایشه که از جریان باخبر شد علت آن را از پیغمبر جپرسید، پیغمبر فرمود: چه مىدانم شاید عذابى مانند عذاب قوم عاد در آن باشد که خداوند در قرآن درباره آن مىفرماید: (وقتى که قوم عاد عذاب خدا را در صورت ابرى که متوجّه مناطق آنان بود دیدند، خوشحال شدند و گفتند: این ابرى است که براى ما باران نازل مىنماید، ولى همان عذابى بود که در رسیدن به آن عجله مىکردند) [۵۶۶].
[۵۶۵]- أخرجه البخاری فی: ۵۹ كتاب بدء الخلق: ۵ باب ما جاء فی قوله (وهو الذی أرسل الریاح بُشْراً بین یدى رحمته). [۵۶۶]- سوره احقاف :۴۶ ۲۴.