باب ۳: درباره دادن زکات و منع آن
۵۶۹- حدیث: «أَبِی هُرَیْرَةَس، قَالَ: أَمَرَ رَسُولُ اللهِ جبِالصَّدَقَةِ، فَقِیلَ: مَنَعَ ابْنُ جَمِیلٍ، وَخَالِدُ بْنُ الْوَلِیدِ، وَعَبَّاسُ بْن عَبْدِ الْمُطَّلِبِ؛ فَقَالَ النَّبِیُّ ج: مَا یَنْقِمُ ابْنُ جَمِیلٍ إِلاَّ أَنَّهُ كَانَ فَقِیرًا فَأَغْنَاهُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَأَمَّا خَالِدٌ، فَإِنَّكُمْ تَظْلمُونَ خَالِدًا، قَدِ احْتَبَسَ أَدْرَاعَهُ وَأَعْتُدَهُ فِی سَبِیلِ اللهِ؛ وَأَمَّا الْعَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، فَعَمُّ رَسُولِ اللهِ ج، فَهِیَ عَلَیْهِ صَدَقَةٌ وَمِثْلَهَا مَعَهَا» [۶۲۳].
یعنی: «ابو هریره گوید: پیغمبر جدستور داد که زکات را وصول نمایند، به پیغمبر گفته شد، که ابن جمیل و خالد بن ولید و عباس بن عبدالمطلب از دادن زکات خوددارى کردهاند، پیغمبر جفرمود: ابن جمیل هیچ عذرى براى خوددارى از پرداخت زکات ندارد، جز اینکه بگوییم که قبلاً فقیر بود و الآن خدا و پیغمبر جاو را ثروتمند نمودهاند (یعنى هیچ عذرى ندارد بلکه باید زکات را پرداخت کند) امّا خالد، که از او تقاضاى زکات مىنمایید نسبت به او ظلم مىکنید، چون او شمشیر و زره و اسب و تمام وسایل جنگیى که دارد براى خدا و جنگ براى پیشرفت اسلام وقف کرده است و زکات به آنها تعلق نمىگیرد، و امّا عباس بن عبدالمطلب عموى رسول خدا علاوه بر زکاتى که بر او واجب است، باید یک برابر آن بیشتر پرداخت کند».
[۶۲۳]- أخرجه البخاری فی: ۲۴ كتاب الزكاة: ۴۹ باب قول الله تعالى وفی الرقاب.