ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد اول

فهرست کتاب

باب ۳۲: ناقص شدن ایمان به واسطه نقصان عبادت

باب ۳۲: ناقص شدن ایمان به واسطه نقصان عبادت

۴۹- حدیث: «أَبی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ: خَرَجَ رَسُولُ اللهِ جفی أَضْحًى أَوْ فِطْرٍ إِلى المُصَلَّى فَمَرَّ عَلى النِّساءِ فَقَالَ: یا مَعْشَرَ النِّساءِ تَصَدَّقْنَ فَإِنّی أُریتُكُنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ فَقُلْنَ: وَبِمَ یا رَسُولَ اللهِ قَالَ: تُكْثِرْنَ اللَّعْنَ وَتَكْفُرْنَ الْعَشیرَ، ما رَأَیْتُ مِنْ ناقِصاتٍ عَقْلٍ وَدینٍ أَذْهَبَ لِلُبِّ الرَّجُلِ الْحازِمِ مِنْ إِحْداكُنَّ قُلْنِ: وَما نُقْصانُ دِینِنا وَعَقْلِنا یا رَسُولَ اللهِ قَالَ: أَلَیْسَ شَهادَةُ الْمَرْأَةِ مِثْلَ نِصْفِ شَهادَةِ الرَّجُلِ قُلْنِ: بَلَى، قَالَ: فَذَلِكَ مِنْ نُقْصانِ عَقْلِها، أَلَیْسَ إِذا حَاضَتْ لَمْ تُصَلِّ وَلَمْ تَصُمْ قُلْنَ: بَلى، قَالَ: فَذَلِكَ مِنْ نُقْصانِ دِینِها» [۵۵].

یعنی: «ابو سعید خدرى گوید: پیغمبر جدر عید قربان یا فطر براى خواندن نماز عید در مصلى از شهر خارج شد و از کنار عدّه‌اى از زنان گذشت و فرمود: اى جماعت زنان! نیکى و احسان و عبادت کنید من (در شب معراج) دیدم اکثر اهل دوزخ از شما بودند، زن‌ها پرسیدند: به خاطر چه اى رسول خدا؟ پیغمبر جفرمود: شما به لعن کردن دیگران عادت گرفته‌اید، و با همسران و نزدیکانتان بدرفتارى مى‌نمایید و هیچ ناقص العقل و ناقص الدینى را ندیده‌ام که مانند شما بتواند عقل و هوش مردان دانا و هوشیار را برباید، زن‌ها گفتند: اى رسول خدا! نقص عقل و دین ما به خاطر چیست؟ پیغمبر جفرمود: مگر شهادت یک زن مانند نصف شهادت یک مرد نیست؟ گفتند: بلى همینطور است، پیغمبر جفرمود: این امر نشانه نقص عقل زنان است، (امّا در مورد دین) وقتى که زن در حالت حیض است نباید نماز بخواند و روزه بگیرد، مگر اینطور نیست؟ گفتند: بلى همینطور است، پیغمبر جفرمود: این امر نشانه نقص دین ایشان مى‌باشد».

هرگاه به دقت به متن این حدیث بنگریم و سؤال زن‌ها از پیغمبر جو جواب آن حضرت به ایشان را مورد بررسى قرار دهیم به خوبى برایمان روشن مى‌شود که منظور پیغمبر جاین نیست که شخصیت زنان را دست کم بگیرد، یا ارزش عقلى و دینى آنان را از مردان کم‌تر و ناقص‌تر به حساب آورد، بدون شک اینگونه برداشت از این فرموده پیغمبر جاشتباه، و با روح اسلام و سایر اصول آن سازگار نیست. بلکه پیغمبر جدر این حدیث به خصوصیات غریزى زنان اشاره مى‌کند و مى‌فرماید: آنان از لحاظ فیزیکى و قدرت جسمى طبعاً از مردان ضعیف ترند، ناچارند مشکلات و ناراحتی‌هاى دوران عادت ماهانه، حاملگى، زایمان و شیردادن به بچه‌ها را تحمل نمایند، از آنجایی که این دوره‌ها تقریباً بیشتر از نصف سن شرعى ایشان را در بر مى‌گیرد، اکثر اوقات زنان از انجام نماز و روزه و حج و... و شرکت در فعالیت‌هاى اجتماعى باز مى‌مانند، مى‌توان گفت سن مفید و فعال زنان براى عبادت بدنى و فعالیت اجتماعى تقریباً نصف سن مفید مردان است، پس خواه ناخواه زنان نمى‌توانند به اندازه مردان عبادت کنند و مانند ایشان در صحنه اجتماع حضور داشته باشند.

به منظور حفظ نظم و توازن در جامعه شهادت دو زن مساوى با شهادت یک مرد است تا اگر یکى از آنان به علت ناراحتی‌هاى جسمانى و روحى موضوع را فراموش کند، دیگرى موضوع را بدو یادآورى کند، از طرف دیگر زنان داراى احساسات و عواطف لطیف هستند تحت تأثیر این احساسات نمى‌توانند مانند مردان اداى شهادت نمایند، براى جبران این ضعف فطرى شریعت اسلام دستور داده است تا شهادت دو زن مساوى شهادت یک مرد باشد.

در این حدیث پیغمبر جبه تیزهوشى و تسلط فکرى زنان بر مردان اشاره مى‌کند، و مى‌فرماید: با وجود اینکه امکانات زنان براى عبادت و تزکیه نفس و شرکت در فعالیت‌هاى اجتماعى و کسب تجربه نسبت به مردان بسیار کمتر است، امّا مع الوصف داراى چنان تیزهوشى و تسلط فکرى هستند که هر زنى به آسانى مى‌تواند بر عاقل‌ترین و با حزم و اراده‌ترین مردان تسلط پیدا نماید.

با توجّه به مراتب فوق، معلوم مى‌شود که این حدیث نه تنها تحقیر زنان را در برندارد، بلکه اشاره به هوشیارى آنان نیز مى‌باشند. و روشن است مقصود از نقص، نقص کمى است نه کیفى.

[۵۵]- أخرجه البخاری فی: كتاب الحیض: ۶ باب ترك الحائض الصوم.