باب ۱۳: سنّت بودن صلاة الضحى و اینکه حداقل آن دو رکعت است
۴۱۶- حدیث: «عَائِشَةَ، قَالَتْ: إِنْ كَانَ رَسُولُ اللهِ جلَیَدَعُ الْعَمَلَ وَهُوَ یُحِبُّ أَنْ یَعْمَلَ بِهِ خَشْیَةَ أَنْ یَعْمَلَ بِهِ النَّاسُ فَیُفْرَضَ عَلَیْهِمْ، وَمَا سَبَّحَ رَسُولُ اللهِ جسُبْحَةَ الضُّحى قطُّ، وَإِنِّی لأُسَبِّحُهَا» [۴۵۴].
یعنی: «عایشه امّ المؤمنین گوید: گاهى پیغمبر جدوست داشت کارى را انجام دهد، ولى از ترس اینکه مبادا وقتى که مردم نیز به پیروى از پیغمبر جآن را انجام دادند بر ایشان واجب شود، آن را انجام نمىداد، من نمىدیدم که پیغمبر جصلاة الضحى را بخواند ولى من آن را مىخوانم». (یعنى پیغمبر جدوست داشت صلاة الضحى را بخواند ولى از ترس اینکه مبادا بر مردم فرض شود آشکارا آن را نمىخواند براى این است که عایشه مىگوید: ندیدهام و نمىگوید نمىخواند).
۴۱۷- حدیث: «أُمِّ هَانِیءٍ عَنِ ابْنِ أَبِی لَیْلَى، قَالَ: مَا أَنْبَأَنَا أَحَدٌ أَنَّهُ رَأَى النَّبِیَّ جصَلَّى الضُّحى غَیْرُ أُمِّ هَانِیءٍ ذَكَرَتْ أَنَّ النَّبِیَّ جیَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ اغْتَسَلَ فِی بَیْتِهَا، فَصَلَّى ثَمَانِ رَكَعَاتٍ، فَمَا رَأَیْتُهُ صَلَّى صلاةً أَخَفَّ مِنْهَا غَیْرَ أَنَّهُ یُتِمُّ الرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ» [۴۵۵].
یعنی: «ابن ابى لیلى گوید: کسى به ما خبر نداده که دیده است پیغمبر جصلاة الضحى را بخواند به غیر امّ هانى، امّا امّ هانى گفت: پیغمبر جدر روز فتح مکه در منزلش غسل کرد. و هشت رکعت نماز خواند و هرگز ندیده بودم پیغمبر جتا این اندازه نماز را کوتاه بخواند، ولى رکوع و سجود آن را کاملاً انجام مىداد».
۴۱۸- حدیث: «أَبِی هُرَیْرَةَسقَالَ: أَوْصَانِی خَلِیلِی بِثَلاَثٍ، لاَ أَدَعُهُنَّ حَتَّى أَمُوتَ: صَوْمِ ثَلاَثَةِ أَیَّامِ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ، وَصَلاَةِ الضُّحى، وَنَوْمٍ عَلَى وِتْرٍ» [۴۵۶].
یعنی: «ابو هریره گوید: عزیز و محبوب من (پیغمبر جسه چیز را به من سفارش فرموده است تا موقعى که مىمیرم آنها را ترک نمىکنم:
۱- «روزه سه روز در هر ماهى.
۲- «خواندن صلاة الضحى.
۳- «خواندن نماز وتر قبل از خوابیدن».
[۴۵۴]- أخرجه البخاری فی: ۱۹ كتاب التهجد: ۵ باب تحریض النبی جعلى صلاة اللیل والنوافل من غیر إیجاب. [۴۵۵]- أخرجه البخاری فی: ۱۸ كتاب تقصیر الصلاة: ۱۲ باب من تطوع فی السفر فی غیر دبر الصلوات وقبلها. [۴۵۶]- أخرجه البخاری فی: ۱۹ كتاب التهجد: ۳۳ باب صلاة الضحى فی الحضر.