باب ۵: مستحب بودن قراردادن دست برروى زانوها به هنگام رکوع و منسوخ شدن گذاشتن دستها بر روى هم و قرار دادن آنها در بین زانوها
۳۱۰- حدیث: «سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ قَالَ مُصْعَبُ ابْنُ سَعْدٍ: صَلَیْتُ إِلَى جَنْبِ أَبِی فَطَبَّقْتُ بَیْنَ كَفَّیَّ، ثُمَّ وَضَعْتُهُمَا بَیْنَ فَخِذَیَّ، فَنَهَانِی أَبِی، وَقَالَ: كُنَّا نَفْعَلُهُ؛ فَنُهِینَا عَنْهُ، وَأُمِرْنَا أَنْ نَضَعَ أَیْدِینَا عَلَى الرُّكَبِ» [۳۴۴].
یعنی: «مصعب پسر سعد بن وقاص گوید: در کنار پدرم نماز مىخواندم کفهاى دستم را روى هم گذاشتم و به هنگام رکوع آنها را در بین زانوهایم قرار دادم، پدرم مرا از این کار منع کرد و گفت: ما هم قبلاً دستهایمان را در بین زانوهایمان قرار مىدادیم ولى از این کار منع شدیم، و به ما دستور داده شد که دستهایمان را بر روى زانوهایمان قرار دهیم».
[۳۴۴]- أخرجه البخاری فی: ۱۰ كتاب الأذان: ۱۱۸ باب وضع الأكف على الركب فی الركوع.