باب ۶۳: اسلام که آمد غریب بود و در آینده نیز به حالت غربت بر مىگردد، و ایمان در بین دو مسجد (مکه و مدینه) جمع مىگردد
۸۸- حدیث: «حُذَیْفَةَ، قَالَ: كُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ عُمَرَ سفَقَالَ: أَیُّكُمْ یَحْفَظُ قَوْلَ رَسُولِ اللهِ جفِی الْفِتْنَةِ قُلْتُ: أَنَا كَمَا قَالَهُ، قَالَ: إِنَّكَ عَلَیْهِ أَوْ عَلَیْهَا لَجَرِیءٌ؛ قُلْتُ فِتْنَةُ الرَّجُلِ فِی أَهْلِهِ وَمَالِهِ وَوَلَدِهِ وَجَارِهِ تُكَفِّرُهَا الصَّلاَةُ وَالصَّوْمُ وَالصَّدَقَةُ وَالأَمْرُ وَالنَّهْیُ، قَالَ: لَیْسَ هذَا أُرِیدُ وَلكِنْ الْفِتْنَةُ الَّتِی تَمُوجُ كَمَا یَمُوجُ الْبَحْرُ، قَالَ: لَیْسَ عَلَیْكَ مِنْهَا بَأْسٌ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، إِنَّ بَیْنَكَ وَبَیْنَهَا بَابًا مُغْلَقًا، قَالَ: أَیُكْسَرُ أَمْ یُفْتَحُ قَالَ: یُكْسَرُ، قَالَ: إِذًا لاَ یُغْلَقُ أَبَدًا قُلْنَا: أَكَانَ عُمَرُ یَعْلَمُ الْبَابَ قَالَ نَعَمْ، كَمَا أَنَّ دُونَ الْغَدِ اللَّیْلَةَ، إِنِّی حَدَّثْتُهُ بِحَدِیثٍ لَیْسَ بِالأَغَالِیطِ فَهِبْنَا أَنْ نَسْأَلَ حُذَیْفَةَ، فَأَمَرْنَا مَسْرُوقًا فَسَأَلَهُ؛ فَقَالَ: الْبَاب عُمَرُ» [۹۵].
یعنی: «حذیفه گوید: ما نزد عمر نشسته بودیم، گفت: چه کسى فرموده پیغمبر جرا در مورد فتنه و انحراف از حق بیاد دارد؟ گفتم: من همانطورى که پیغمبر جفرمود آن را (بیاد دارم) عمر گفت: شما از پیغمبر ج(یا نقل قول از او) پروا ندارید؟، گفتم: فتنه و اشتباهات و انحراف انسان نسبت به خانواده و مال و اولاد و همسایهاش به وسیله خواندن نماز و گرفتن روزه و دادن زکات و بخشش و امر به معروف و نهى از منکر مورد عفو قرار مىگیرد. عمر گفت: منظورم این فتنه نیست، بلکه فتنهاى است که مانند دریا موج مىزند (فتنهاى سهمناک و عالمگیر) حذیفه گفت: اى امیرالمؤمنین! شما که از این فتنه باکى ندارید (چون به شما نخواهد رسید) و در بین شما و همچنین فتنهاى (حصار محکم و) در بسته شدهاى وجود دارد عمر گفت: آیا این در شکسته یا باز مىشود؟ حذیفه گفت: شکسته مىشود و گفت: وقتى که این در شکسته گردید دیگر بسته نخواهد شد.
(کسانى که حذیفه حدیث را برایشان بیان نمود، گفتند:) از حذیفه پرسیدیم: آیا عمر مىدانست، درى که در آن موقع بسته شده بود و بعداً شکسته خواهد شد کدام است؟ حذیفه گفت: آرى همانطورى که مىدانست بعد از روز شب است (مىدانست این درى که فتنه را منع کرده و بعداً شکسته خواهد شد کدام است) حذیفه گفت: من حدیث روشن و درستى را براى عمر بیان نمودم و هیچ غلط و اشتباهى در آن وجود نداشت. (حضارى که پیش حذیفه نشسته بودند گویند:) شرم کردیم که خودمان از حذیفه سؤال کنیم (این در و این مانع بروز فتنه چه کسى است؟) بلکه به مسروق گفتیم و او از حذیفه سؤال کرد. حذیفه جواب داد: این در (و مانع بروز فتنه) خود عمر بود (که با کشته شدنش فتنه مانند دریا موج مىزد، خلاصه، این حدیث اشاره به این است که عمر حدّ فاصل بین اسلام و واقع شدن فتنه در آن بود، و وقتى که شهید شد امواج فتنه و انحراف بر مردم مسلط گردید)» [۹۶].
«فتنه:دگرگونى و انحراف به سوى بدى و فساد. اغالیط: جمع اغلوطه است، کلماتى است که بوسیله آن غلطپردازى مىشود».
۸۹- حدیث: «أَبِی هُرَیْرَةَس، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج، قَالَ: إِنَّ الإِیمَانَ لَیَأْرِزُ إِلَى الْمَدِینَةِ كَمَا تَأْرِزُ الْحَیَّةُ إِلَى جُحْرِهَا» [۹۷].
یعنی: «ابو هریره گوید: پیغمبر جفرمود: ایمان بسوى مدینـه بر مىگردد همانگونه که مار به سوى سوراخش بر خواهد گشت». (این حدیث احتمال دو معنى را دارد، عدّهاى از علما معتقدند که به این معنى است که ایمان در اثر فتنه و فساد و فشار بر مسلمانان واقعى مجبور مىگردد به منشأ و محل اصلى خود مدینه برگردد همانگونه که مار به هنگام فشار به سوراخ خود پناه مىبرد. ولى قاضى عیاض گوید، این حدیث نویدى است به اینکه مکه و مدینه به عنوان دو مرکز و منشأ دین اسلام همیشه باقى خواهند ماند و همانگونه که در صدر اسلام مخلصان و مؤمنان به سوى مدینه مهاجرت مىکردند و قدرت و نیرو را به اسلام مىبخشیدند، در آینده نیز به واسطه اینکه مدینه مکان نزول وحى و روضه مطهر حضرت رسول را در دل خود جاى داده است این موقعیت را حفظ خواهد کرد و مؤمنان و مخلصان همیشه قلبشان متوجّه این مکان مقدس مىباشد و آرزو مىکنند حتى یکبار هم که باشد در این وادى مقدس قدمى بردارند و با روح پر برکت پیغمبر جو پیشواى خود تجدد میثاق نمایند) [۹۸].
«لیأرز: خود را جمع مىکند».
[۹۵]- أخرجه البخاری فی: ۹ كتاب مواقیت الصلاة: ۴ باب الصلاة كفارة. [۹۶]- شرح نووى بر مسلم، ج ۲، ص ۱۷۴. [۹۷]- أخرجه البخاری فی: ۲۹ كتاب فضائل المدینة: ۶ باب الإیمان یأرز إلى المدینة. [۹۸]- شرح نووى بر مسلم، ج ۲، ص ۱۷۷.