باب ۳۴: مستحب بودن خواندن نماز عصر در اوّل وقت
۳۶۱- حدیث: «أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللهِ جیُصَلِّی الْعَصْرَ وَالشَّمْسُ مُرْتَفِعَةٌ حَیَّةٌ، فَیَذْهَبُ الذَّاهِبُ إِلَى الْعَوَالِی فَیَأْتِیهِمْ وَالشَّمْسُ مُرْتَفِعَةٌ؛ وَبَعْضُ الْعَوَالِی مِنَ الْمَدِینَةِ عَلَى أَرْبَعَةِ أَمْیَالٍ، أَوْ نَحْوِهِ» [۳۹۸].
یعنی: «انس بن مالک گوید: پیغمبر جدر حالى نماز عصر را مىخواند که خورشید در آسمان بلند و زنده و پرنور بود، و اشخاصى که به دهات اطراف مدینه مىرفتند به آنجا مىرسیدند، امّا هنوز خورشید بلند بود، و بعضى از دهات در حدود چهار میل (هر میل ۱۸۵۲ متر است) از مدینه دور بودند».
«حیّة: رنگ و نور خورشید تغییر نکرده بود. عوالی: جمع عالیه است دهاتى است در اطراف مدینه در جهت نجد».
۳۶۲- حدیث: «أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ عَنْ أَبِی أُمَامَةَ، قَالَ: صَلَّیْنَا مَعَ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ الظُّهْرَ، ثُمَّ خَرَجْنَا حَتَّى دَخَلْنَا عَلَى أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، فَوَجَدْنَاهُ یُصَلِّی الْعَصْرَ، فَقُلْتُ: یَا عَمِّ مَا هذِهِ الصَّلاَةُ الَّتِی صَلَّیْتَ قَالَ: الْعَصْرُ، وَهذِهِ صَلاَةُ رَسُولِ اللهِ جوسلم الَّتِی كُنَّا نُصَلِّی مَعَهُ» [۳۹۹].
یعنی: «ابو امامه گوید: با عمر بن عبدالعزیز نماز ظهر را خواندیم سپس بیرون رفتیم تا اینکه به نزد انس بن مالک رسیدیم، دیدیم که نماز عصر را مىخواند، به او گفتم: اى عمو! این چه نمازى بود که خواندى؟ گفت: نماز عصر بود، و این همان نماز پیغمبر است که ما آن را با او مىخواندیم».
۳۶۳- حدیث: «حدیث رَافِعِ بْنِ خَدِیجٍس، قَالَ: كُنَّا نُصَلِّى مَعَ النَّبِیِّ جالْعَصْرَ، فَنَنْحَرُ جَزُورًا فَتُقْسَمُ عَشْرَ قِسْمٍ، فَنأْكُلُ لَحْمًا نَضِیجًا قَبْلَ أَنْ تَغْرُبَ الشَّمْسُ» [۴۰۰].
یعنی: «رافع بن خدیج گوید: ما معمولاً با پیغمبر جنماز عصر را مىخواندیم بعداً شترى را سر مىبریدیم و آن را به ده قسمت تقسیم مىکردیم و گوشت پخته آن را مىخوردیم ولى هنوز خورشید غروب نمىکرد».
[۳۹۸]- أخرجه البخاری فی: ۹ كتاب مواقیت الصلاة: ۱۳ باب وقت العصر. [۳۹۹]- أخرجه البخاری فی: ۹ كتاب مواقیت الصلاة: ۱۳ باب وقت العصر. [۴۰۰]- أخرجه البخاری فی: ۴۷ كتاب الشركة: ۱ باب الشركة فی الطعام.