ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد اول

فهرست کتاب

باب ۷۳: درباره عیسى مسیح پسر مریم و مسیح دجّال

باب ۷۳: درباره عیسى مسیح پسر مریم و مسیح دجّال

۱۰۷- حدیث: « عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، قَالَ: ذَكَرَ النَّبِیُّ جیَوْمًا بَیْنَ ظَهْرَی النَّاسِ الْمَسِیحَ الدَّجَّالَ، فَقَالَ: إِنَّ اللهَ لَیْسَ بِأَعْوَرَ، أَلاَ إِنَّ الْمَسِیحَ الدَّجَّالَ أَعْوَرُ الْعَیْنِ الْیُمْنَى كَأَنَّ عَیْنَهُ عِنَبَةٌ طَافِیَةٌ» [۱۲۱].

یعنی: «عبدالله پسر عمر گوید: روزى پیغمبر جدر میان مردم درباره دجّال فرمود: خداوند متعال یک چشم نیست، هوشیار باشید که مسیح دجّال چشم راستش کور است و به دانه انگورى شباهت دارد که از سایر دانه‌ها جدا شده باشد».

«طافیه: برجسته و جداشده. أعور: کسى که یک چشمش کور باشد».

۱۰۸- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، قَالَ رَسُولُ ج: أَرَانِی اللَّیْلَةَ عِنْدَ الْكَعْبَةِ فِی المَنَامِ، فَإِذَا رَجُلٌ آدَمُ كَأَحْسَنِ مَا یُرَى مِنْ أُدْمِ الرِّجَالِ، تَضْرِبُ لِمَّتُهُ بَیْنَ مَنْكِبَیْهِ، رَجِلُ الشَّعَر، یَقْطُرُ رَأْسُهُ مَاءً، وَاضِعًا یَدَیْهِ عَلَى مَنْكِبَیْ رَجُلَیْنِ وَهُوَ یَطُوفُ بِالْبَیْتِ، فَقُلْتُ: مَنْ هذَا فَقَالَوا: هذَا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ، ثُمَّ رَأَیْتُ رَجُلاً وَرَاءَهُ جَعْدًا قَطِطًا، أَعْوَرَ الْعَیْنِ الْیُمْنَى، كَأَشْبَهِ مَنْ رَأَیْتُ بِابْنِ قَطَنٍ، وَاضِعًا یَدَیْهِ عَلَى مَنْكِبَیْ رَجُلٍ یَطُوفُ بِالْبَیْتِ، فَقُلْتُ: مَنْ هذَا فَقَالُوا الْمَسِیحُ الدَّجَّالُ» [۱۲۲].

یعنی: «عبدالله پسر عمر گوید: پیغمبر جفرمود: شبى در کنار کعبه یک مرد گندم گون را در خواب دیدم که از زیباترین انسان‌ها در نوع خود بود. و موهاى سرش به میان شـانه‌هایش مى‌رسید، دست‌هایش را بر دوش دو مرد قرار مى‌داد و کعبه را طواف مى‌نمود، گفتم: این چه کسى است؟ گفتند: این مسیح پسر مریم است، سپس مرد دیگرى را به دنبال او دیدم، که موهاى سرش جمع شده و بسیار بهم پیوسته و چشم راستش کور بود، در میان کسانى که من ایشان را دیده‌ام بیشتر به ابن قطن شباهت داشت، دست‌هایش را بر دو شانه مردى گذاشته بود و طواف کعبه را مى‌کرد گفتم: این کیست؟ گفتند: مسیح دجّال است».

«قطط: موى بسیار مجعد. ابن قطن: مردى بود بنام عبدالعزى که در دوران جاهلیت از بین رفت».

۱۰۹- حدیث: «جَابِرِ بْنِ عَبْدِ الله أنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللهِ جیَقُولُ: لَمَّا كَذَّبَتْنِی قُرَیْشٌ قُمْتُ فِی الْحِجْرِ فَجَلاَ الله لِی بَیْتَ الْمَقْدِسِ، فَطَفِقْتُ أُخْبِرُهُمْ عَنْ آیَاتِهِ وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَیْهِ» [۱۲۳].

یعنی: «جابر بن عبدالله انصارى گوید: شنیدم که پیغمبر جمى‌فرمود: وقتى که قریش مرا (در مورد معراج) تکذیب کردند در حجر کعبه ایستادم، و خداوند بیت المقدّس را در برابر من ظاهر نمود، آنگاه شروع کردم به تعریف و توصیف خصوصیات و نشانه‌هاى بیت المقدس و به آن نگاه مى‌کردم و قریش را از موقعیت بیت المقدّس باخبر مى‌نمودم».

[۱۲۱]- أخرجه البخاری فی: ۶۰ كتاب الأنبیاء: ۴۸ باب (واذكر فی الكتاب مریم). [۱۲۲]- أخرجه البخاری فی: ۶۰ كتاب الأنبیاء: ۴۸ باب (واذكر فی الكتاب مریم). [۱۲۳]- أخرجه البخاری فی: ۶۳ كتاب مناقب الأنصار: ۴۱ باب حدیث الإسراء وقول الله تعالى ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا[الإسراء: ۱].