باب ۲۸: روایتهاى وارده در حق کسانى که تمام شب تا صبح مىخوابند (و نماز شب نمىخوانند)
۴۴۲- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ مَسْعُودٍ س، قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَ النَّبِیِّ جرَجُلٌ نَامَ لَیْلَهُ حَتَّى أَصْبَحَ، قَالَ: ذَاكَ رَجُلٌ بَالَ الشَّیْطَانُ فِی أُذُنَیْهِ أَوْ قَالَ: فِی أُذُنِهِ» [۴۸۱].
یعنی: «عبدالله بن مسعود گوید: پیش پیغمبر جراجع به یک مرد گفتند که فلانى شب به تمامى تا صبح مىخوابد، پیغمبر جفرمود: این مرد کسى است که شیطان او را فریب داده و گوشهایش را از شنیدن حق کر نموده است» [۴۸۲].
«بال فی اُذنیه: گوشهایش را فاسد نموده است».
۴۴۳- حدیث: «عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ جطَرَقَهُ وَفَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِیِّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لَیْلَةً، فَقَالَ: أَلاَ تُصَلِّیَانِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ أَنْفُسُنَا بِیَدِ اللهِ، فَإِذَا شَاءَ أَنْ یَبْعَثَنَا بَعَثَنَا فَانْصَرَفَ حِینَ قُلْنَا ذلِكَ، وَلَمْ یَرْجِعْ إِلَیَّ شَیْئًا ثُمَّ سَمِعْتُهُ وَهُوَ مُوَلٍّ یَضْرِبُ فَخِذَهُ وَهُوَ یَقُولُ: ﴿وَكَانَ الإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلاً﴾» [۴۸۳].
یعنی: «على ابن ابى طالب گوید: شبى پیغمبر جبه نزد من و فاطمه آمد و ما را از خواب بیدار نمود و فرمود: مگر نماز نمىخوانید؟ من گفتم: اى رسول خدا! جان ما در اختیار و تصرف خدا است، هر وقت که بخواهد ما را بیدار کند بیدار مىشویم، همین که پیغمبر جاین سخن را شنید برگشت و چیزى در جواب من نگفت در حالى که به ما پشت کرده بود و مىرفت شنیدم (از شدت ناراحتى) دست به زانو مىزد و مىگفت: به راستى انسان بیش از هر چیزى به جدل مىپردازد».
۴۴۴- حدیث: «أَبِی هُرَیْرَةَس، أَنَّ رَسُولَ اللهِ جقَالَ: یَعْقِدُ الشَّیْطَانُ عَلَى قَافِیَةِ رَأْسِ أَحَدِكُمْ إِذَا هُوَ نَامَ ثَلاَثَ عُقَدٍ؛ یَضْرِبُ عَلَى كُلِّ عُقْدَةٍ، عَلَیْكَ لَیْلٌ طَوِیلٌ فَارْقُدْ، فَإِن اسْتَیْقَظَ فَذَكَرَ الله انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَإِنْ تَوَضَّأَ انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَإِنْ صَلَّى انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَأَصْبَحَ نَشِیطًا طَیِّبَ النَّفْسِ، وَإِلاَّ أَصْبَحَ خَبِیثَ النَّفْسِ كَسْلاَنَ» [۴۸۴].
یعنی: «ابو هریره گوید: رسول خدا جفرمود: هریک از شما وقتى مىخوابد شیطان بر اعصابش مسلط مىگردد و تنبل و کسل مىشود، انگار که شیطان سرش را به ریسمانى محکم بسته و سه گره بر آن زده است تا گشوده نشود (وقتى که مىخواهد براى نماز شب بلند شود) شیطان به او مىگوید: هنوز وقت زیادى از شب نگذشته است فعلاً بخواب، امّا اگر به وسوسه شیطان توجّه نکند و بیدار شود و به ذکر خدا مشغول گردد، مقدارى قدرت و نیرو مىگیرد، انگار که یکى از گرهها گشوده شده است، و اگر بلند شود و وضو بگیرد، نشاط بیشترى کسب مىکند، گویى که گره دیگرى از گرههاى شیطان نیز گشوده شده است و چنانچه نماز بخواند کاملاً با نشاط و سر حال مىشود، مثل اینکه در چنین حالى آخرین گره شیطانى باطل مىشود، و انسان احساس شادى و آرامش درونى مىنماید، امّا اگر تسلیم وسوسههاى شیطان شود، سستى و تنبلى بر او غلبه مىکند، ودرونش ناآرام و متشنج خواهد شد» [۴۸۵].
[۴۸۱]- أخرجه البخاری فی: ۵۹ كتاب بدء الخلق: ۱۱ باب صفة إبلیس وجنوده. [۴۸۲]- شرح نووى بر مسلم، ج ۶، ص ۶۴. [۴۸۳]- أخرجه البخاری فی: ۱۹ كتاب التهجد: ۵ باب تحریض النبی جعلى صلاة اللیل والنوافل. [۴۸۴]- أخرجه البخاری فی: ۱۹ كتاب التهجد: ۱۲ باب عقد الشیطان على قافیة الرأس إذا لم یصل باللیل. [۴۸۵]- أخرجه البخاری فی: ۸ كتاب الصلاة: ۵۲ باب كراهیة الصلاة فی المقابر.