باب ۲: بیان عذاب قبر در بحث نماز کسوف
۵۲۳- حدیث: «عَائِشَةَ، زَوْجِ النَّبِیِّ ج؛ أَنَّ یَهُودِیَّةً جَاءَتْ تَسْأَلُهَا، فَقَالَتْ لَهَا: أَعَاذَكِ اللهُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ فَسَأَلَتْ عَائَشَةُ، رَسُولَ اللهِ ج، أَیُعَذَّبُ النَّاسُ فِی قُبُورِهِمْ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: عَائِذًا بِاللهِ مِنْ ذلِكَ ثُمَّ رَكِبَ رَسُولَ اللهِ ج، ذَاتَ غَدَاةٍ مَرْكَبًا، فَخَسَفَتِ الشَّمْسُ، فَرَجَعَ ضُحًى، فَمَرَّ رَسُولُ اللهِ ج، بَیْنَ ظَهْرَانَی الْحُجَرِ، ثُمَّ قَامَ یُصَلِّی، وَقَامَ النَّاسُ وَرَاءَهُ، فَقَامَ قِیَامًا طَوِیلاً، ثُمَّ رَكَعَ رُكوعًا طَویلاً، ثُمَّ رَفَعَ فَقَامَ قِیَامًا طَویلاً، وَهُوَ دُونَ الْقِیَامِ الأَوَّلِ، ثُمَّ رَكَعَ رُكوعًا طَویلاً، وَهُوَ دُونَ الرُّكوعِ الأَوَّلِ، ثُمَّ رَفَعَ فَسَجَدَ، ثُمَّ قَامَ، فَقَامَ قِیَامًا طَویلاً، وَهُوَ دُونَ الْقِیَامِ الأَوَّلِ، ثُمَّ رَكَعَ رُكوعًا طَویلاً، وَهُوَ دُونَ الرَّكوعِ الأَوَّلِ، ثُمَّ قَامَ قِیَامًا طَویلاً، وَهُوَ دُونَ الْقِیَامِ الأَوَّلِ، ثُمَّ رَكَعَ رُكوعًا طَویلاً، وَهُوَ دُونَ الرُّكُوعِ الأَوَّلِ، ثُمَّ رَفَعَ فَسَجَدَ وَانْصَرَفَ، فَقَالَ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ یَقُولَ، ثُمَّ أَمَرَهُمْ أَنْ یَتَعَوَّذوا مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ» [۵۷۱].
یعنی: «عایشه همسر پیغمبر جگوید: یک زن یهودى پیش من آمد و چیزى را از من درخواست نمود، آن زن به من گفت: خدا شما را از عذاب قبر محفوظ نماید. از پیغمبر جپرسیدم مگر مردم در قبرشان عذاب داده مىشوند؟! پیغمبر جفرمود: به خدا پناه مىبرم از عذاب قبر.
سپس به هنگام صبح پیغمبر جبر مرکب خود سوار شد (و از شهر بیرون رفت)، و در این هنگام خورشید کسوف کرد، پیغمبر جبه هنگام چاشت برگشت. از وسط حجرهها رد شد، به مسجد رفت، نماز کسوف را شروع نمود و مردم هم پشت سرش ایستاده بودند، مدت طولانى ایستاد بعداً رکوع طولانى به جاى آورد، از رکوع برخاست، مدت طولانى ایستاد امّا از ایستادن دفعه اوّل کمتر بود، سپس به رکوع رفت ولى این رکوع به اندازه رکوع اوّل طولانى نبود سپس از رکوع برخاست و به سجده رفت سپس از سجده بلند شد و مدت طولانى ایستاد امّا از ایستادن اوّل کمتر بود و مدت طولانى به رکوع رفت، امّا طول آن از طول رکوع اوّل کمتر بود و بعد از رکوع (اوّل در رکعت دوم مجدداً) پیغمبر مدت فراوانى ایستاد امّا طول آن از ایستادن اوّل کمتر بود و (بعد از ایستادن دوم در رکعت دوم مجدداً) به رکوع رفت و به آن طول داد ولى این رکوع از رکوع اوّل (همین رکعت) کوتاهتر بود، بعد از این رکوع (در رکعت دوم) به سجده رفت، پس از تشهّد و سلام از نماز فارغ شد و آنچه که خدا خواست بیان نمود، بعداً به مردم دستور داد که از عذاب قبر به خدا پناه ببرند».
[۵۷۱]- أخرجه البخاری فی: ۱۶ كتاب الكسوف: ۷ باب التعوذ من عذاب القبر فی الكسوف.