ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد اول

فهرست کتاب

باب ۴۱: برحذر داشتن از مغرور شدن به ثروت و مال دنیا

باب ۴۱: برحذر داشتن از مغرور شدن به ثروت و مال دنیا

۶۲۵- حدیث: «أَبِی سَعِیدٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: إِنَّ أَكْثَرَ مَا أَخَافُ عَلَیْكُمْ مَا یُخْرِجُ اللهُ لَكُمْ مِنْ بَرَكَاتِ الأَرْضِ قِیلَ: وَمَا بَرَكَات الأَرْضِ قَالَ: زَهْرَة الدُّنْیَا فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: هَلْ یَأْتِی الْخَیْرُ بِالشَّرِّ فَصَمَتَ النَّبِیُّ ج، حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ یُنْزَلُ علَیْهِ، ثُمَّ جَعَلَ یَمْسَحُ عَنْ جَبِینِهِ، فَقَالَ: أَیْنَ السَّائِلُ قَالَ: أَنَا قَالَ أَبُو سَعِیدٍ: لَقَدْ حَمِدْنَاهُ حِینَ طَلَعَ ذلِكَ، قَال: لاَ یَأْتِی الْخَیْرُ إِلاَّ بِالْخَیْرِ، إِنَّ هذَا الْمَالَ خَضِرَةٌ حُلْوَةٌ، وَإِنَّ كُلَّ مَا أَنْبَتَ الرَّبِیعُ یَقْتُلُ حَبَطًا أَوْ یُلِمُّ، إِلاَّ آكِلَةَ الْخَضِرَةِ، أَكَلَتْ، حَتَّى إِذَا امْتَدَّتْ خَاصِرَتَاهَا اسْتَقْبَلَتِ الشَمْسَ فَاجْتَرَّتْ وَثَلَطَتْ وَبَالَتْ، ثُمَّ عَادَتْ فَأَكَلَتْ؛ وَإِنَّ هذَا الْمَالَ حُلْوَةٌ، مَنْ أَخَذَهُ بِحَقِّهِ، وَوَضَعَهُ فِی حَقِّهِ فَنِعْمَ الْمَعُونَةُ هُوَ؛ وَمَنْ أَخَذَهُ بِغَیْرِ حَقِّهِ كَانَ كَالَّذِی یَأْكُلُ وَلاَ یَشْبَعُ» [۶۸۱].

یعنی: «ابوسعید گوید: پیغمبر جفرمود: بیشترین ترس من از شما بواسطه خیر و برکت و ثروتى است که خداوند آن را از زمین براى شما خارج مى‌نماید، گفته شد: برکت زمین چیست؟ فرمود: متاع و ثروت دنیا است. یک نفر پرسید: مگر برکت و خیر باعث شر و بدبختى مى‌شود؟! پیغمبر جسکوت کرد تا جایى که ما گفتیم: وحى بر او نازل مى‌گردد (و ما آن مرد را سرزنش کردیم که چرا باعث ناراحتى پیغمبر جگردید) سپس پیغمبر جکه عرق کرده بود دستش را بر پیشانى خود مالید، و فرمود: کسى که سؤال کرد کجا است؟ آن مرد گفت: من حاضرم. ابو سعید گوید: وقتى که دیدیم پرسش آن مرد باعث استفاده ما از بیانات پیغمبر جشده است از آن مرد تشکر نمودیم، پیغمبر جفرمود: از خیر تنها خیر حاصل مى‌شود و مال دنیا مانند گیاهى است که رنگش سبز و زیبا است و طعم شیرین دارد (همانگونه که حیوان علاقه شدید به این گیاه دارد، انسان هم به ثروت و مال دنیا علاقه‌مند است). و اکثر وقتى حیوان از گیاه‌هایى که بر لب جوی‌ها مى‌روید پرخورى نماید، به واسطه نفخ حاصله یا مى‌میرد و یا به مرگ نزدیک مى‌شود، به جز حیوانى که به اندازه نیاز مى‌خورد و سیر مى‌گردد، آنگاه رو به خورشید مى‌ایستد و آنچه را که خورده است نشخوار مى‌کند و پس از خالى نمودن معده‌اش بوسیله نشخوار و شاشیدن و... راحت مى‌شود و مجدداً جهت چریدن به چراگاه بر مى‌گردد (در اینجا انسان حریص بر مال دنیا به حیوان پرخورى تشبیه شده که در اثر پرخورى و حرص شدید یا به هلاک می‌رسد، یا به هلاک نزدیک مى‌شود، انسان معتدل هم به حیوانى تشبیه شده که به اندازه نیاز مى‌خورد و راحت به زندگى ادامه مى‌دهد).

همانا مال دنیا شیرین است کسى که آن را به حق به دست آورد و به حق آن را صرف کند، این مال بهترین کمک و بهترین وسیله است، ولى کسى که حق آن را رعایت نکند، مانند کسى است که مرض پرخورى دارد هر اندازه بیشتر بخورد سیر نمى‌شود».

(یعنى خیر هیچگاه باعث شر نمى‌شود امّا متاع دنیا وسیله آزمایش است و خیر حقیقى نیست اگر در راه خیر از آن استفاده شود باعث خوشبختى است و اگر باعث غرور و خودخواهى و ظلم و تعدى به حق دیگران باشد عامل بدبختى است).

۶۲۶- حدیث: «أَبِی سَعِیدٍ الْخدْرِیِّس، أَنَّ النَّبِیَّ ججَلَسَ ذَاتَ یَوْمٍ عَلَى الْمِنْبَرِ وَجَلَسْنَا حَوْلَهُ، فَقَالَ: إِنِّی مِمَّا أَخَافُ عَلَیْكُمْ مِنْ بَعْدِی مَا یُفْتَحُ عَلَیْكُمْ مِنْ زَهْرَةِ الدُّنْیَا وَزِینَتِهَا فَقَالَ رَجُلٌ: یَا رَسُولَ اللهِ أَوَ یَأْتِی الْخَیْرُ بِالشَّرِّ فَسَكَتَ النَّبِیُّ جفَقِیلَ لَهُ: مَا شَأْنُكَ تُكَلِّمُ النَبِیَّ جوَلاَ یُكَلِّمُكَ فَرَأَیْنَا أَنَّهُ یُنْزَلُ عَلَیْهِ قَالَ فَمَسَحَ عَنْهُ الرُّحَضَاءَ، فَقَالَ: أَیْنَ السَّائِلُ وَكَأَنَّهُ حَمِدَهُ؛ فَقَالَ: إِنَّهُ لاَ یَأْتِی الْخَیْرُ بِالشَّرِّ، وَإِنَّ مِمَّا یُنْبِتُ الرَّبِیعُ یَقْتُلُ أَو یُلِمُّ، إِلاَّ آكِلَةَ الْخَضْرَاءِ، أَكَلَتْ حَتَّى إِذَا اْمتَدَّتْ خَاصِرَتَاهَا اسْتَقْبَلَتْ عَیْنَ الشَّمْسِ، فَثَلَطَت وَبَالَتْ وَرَتَعَتْ، وَإِنَّ هذَا الْمَالَ خَضِرَةٌ حُلْوَةٌ، فَنِعْمَ صَاحِبُ الْمُسْلِمِ مَا أَعْطَى مِنْهُ الْمِسْكِینَ وَالْیَتِیمَ وَابْنَ السَّبِیلِ أَوْ كَمَا قَالَ النَّبِیُّ ج: وَإِنَّهُ مَنْ یَأْخُذُهُ بِغَیْرِ حَقِّهِ كَالَّذِی یَأْكُلُ وَلاَ یَشْبَعُ، وَیَكُونُ شَهِیدًا عَلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» [۶۸۲].

یعنی: «ابو سعید خدرى گوید: روزى پیغمبر جبر منبر نشسته بود و ما هم به دورش نشسته بودیم فرمود: یکى از چیزهایى که من از آن مى‌ترسم این است که بعد از من در نعمت و ثروت دنیا بر روى شما گشوده شود، مردى گفت: مگر خیر و برکت باعث شر و بدبختى خواهد شد؟! پیغمبر جسکوت کرد و به او جواب نداد، به آن مرد گفته شد: چرا چیزى از پیغمبر جمى‌پرسى که به تو جواب ندهد. و ما عقیده داشتیم که وحى بر او نازل مى‌شود، ابو سعید گوید: پیغمبر جعرق فراوانى کرده بود و بر پیشانى خود دست مى‌مالید و آن را خشک مى‌کرد.

فرمود: کسى که این سؤال را کرد کجاست؟ چنین معلوم بود که پیغمبر جاز آن مرد تشکر کرد، و گفت: هیچگاه خیر باعث شر نخواهد شد، بعضى از گیاهان که در کنار جویبارها مى‌رویند (به علت خاصیت نفخ موجب مى‌شوند) که حیوان‌هاى پرخور را به هلاک برسانند، یا آن‌ها را به مرگ نزدیک نمایند، مگر حیوان‌هایى که از گیاه‌هاى سبز (که خاصیت نفخ ندارند) و به اندازه نیاز مى‌خورند تا سیر مى‌شوند، سپس رو به خورشید مى‌ایستند به استراحت و نشخوار و تخلیه معده مى‌پردازند و مجدداً به چراگاه بر مى‌گردند. متاع و ثروت دنیا میوه‌اى است که رنگش زیبا و طعم آن شیرین است، بهترین مال و ثروت انسان مسلمان آن است که قسمتى از آن به فقیر و یتیم و غریب داده شود یا اینکه فرمود: کسى که متاع دنیا را بدون اداى حق آن در دست دارد، مانند کسى است که مرض پرخورى دارد هرچه مى‌خورد سیر نمى‌شود، و این متاع در قیامت علیه صاحبش شهادت مى‌دهد».

«ربیع: جو، رود، بهار. خبط: نفخ. خاصرتاه: دو طرف شکم حیوان. اجترت: بر مى‌گرداند، نشخوار مى‌کند. ثلطت: سرگین را به دور مى‌اندازد، دفع فضولات مى‌نماید».

[۶۸۱]- أخرجه البخاری فی: ۸۱ كتاب الرقاق: ۷ باب ما یحذر من زهرة الدنیا والتنافس فیها. [۶۸۲]- أخرجه البخاری فی: ۲۴ كتاب الزكاة: ۴۷ باب الصدقة على الیتامى.