ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد اول

فهرست کتاب

باب ۴۳: دلیل نجس بودن ادرار و واجب بودن خالى کردن مجراى آن به هنگام قضاى حاجت

باب ۴۳: دلیل نجس بودن ادرار و واجب بودن خالى کردن مجراى آن به هنگام قضاى حاجت

۱۶۷- حدیث: « ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: مَرَّ النَّبِیُّ جبِقَبْرَیْنِ، فَقَالَ: إِنَّهُمَا لَیُعَذَّبَانِ، وَمَا یُعَذَّبَانِ فِی كَبِیرٍ؛ أَمَّا أَحَدُهُمَا فَكَانَ لاَ یَسْتَبْرِى مِنَ الْبَوْلِ؛ وَأَمَّا الآخَرُ فَكَانَ یَمْشِی بِالنَّمِیمَةِ ثُمَّ أَخَذَ جَرِیدَةً رَطْبَةً فَشَقَّهَا نِصْفَیْنِ، فَغَرَزَ فِی كلِّ قَبْرٍ وَاحِدَةً قَالُوا یَا رَسُولَ اللهِ لِمَ فَعَلْتَ هذَا قَالَ: لَعَلَّهُ یُخَفَّفُ عَنْهُمَا مَا لَمْ یَیْبَسَا» [۱۹۱].

یعنی: «ابن عباس گوید: پیغمبر جاز کنار دو قبر گذشت، فرمود: این دو نفر عذاب داده مى‌شوند در حالى که به خیال خود مرتکب گناه کبیره نشده بودند، ولى یکى از آنان به هنگام قضاى حاجت مجراى ادرارش را خالى و تمیز نمى‌کرد و وقتى که بلند مى‌شد مقدارى از ادرارش باقى مى‌ماند، و بدن و لباس‌هایش را نجس و کثیف مى‌نمود، (و این گناه هرچند به نظر او چیزى نبود ولى گناهى است مهم و موجب عذاب او مى‌باشد). و نفر دومى کسى بود که سخن‌چینى مى‌کرد و سخن اشخاص را به منظور فتنه‌انگیزى پیش اشخاص دیگرى مى‌برد (و خیال مى‌کرد که گناه مهمى مرتکب نشده است در حالى که سخن‌چینى یکى از گناه‌هاى کبیره است). سپس پیغمبر جیک شاخه تر درخت خرما را گرفت و آن را دو نیم کرد و بر هریک از آن دو قبر نصف شاخه را نشاند و غرس نمود، اصحاب گفتند: اى رسول خدا! چرا این شاخه‌ها را بر این قبرها قرار دادى؟ پیغـمبر جفرمود: امیـدوارم اگر این شاخه‌ها خشک نشوند و سبز گردند موجب تخفیف عذابشان باشند» [۱۹۲].

وصلّى الله على سیِّدنا محمّد وعلى آله وأصحابه وأتباعه إلى یوم الدِّین

[۱۹۱]- أخرجه البخاری فی: ۴ كتاب الوضوء: ۵۶ باب ما جاء فی غسل البول. [۱۹۲]- شرح نووى بر مسلم ، ج ۳، ص ۲۰۱.