ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد اول

فهرست کتاب

باب ۲۴: از جا بلندشدن به هنگام ردشدن جنازه

باب ۲۴: از جا بلندشدن به هنگام ردشدن جنازه

۵۶۱- حدیث: «عَامِرِ بْنِ رَبِیعَةَ، عَنِ النَّبِیِّ ج، قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمُ الْجَنَازَةَ فَقُومُوا حَتَّى تُخَلِّفَكُمْ» [۶۱۴].

یعنی: «عامر بن ربیعه گوید: پیغمبر جفرمود: هر وقت جنازه‌اى را دیدید به خاطر آن از جاى خود بلند شوید تا وقتى که از شما رد مى‌شود».

۵۶۲ـ حدیث: «عَامِرِ بْنِ رَبِیعَةَسعَنِ النَّبِیِّ ج، قَالَ: إِذَا رَأَى أَحَدُكُمْ جَنَازَةً، فَإِنْ لَمْ یَكُنْ مَاشِیًا مَعَهَا، فَلْیَقُمْ حَتَّى یُخَلِّفَهَا أَوْ تخَلِّفهُ أَوْ تَوضَعَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُخَلِّفَهُ» [۶۱۵].

یعنی: «عامر بن ربیعه گوید: پیغمبر جفرمود: وقتى یکى از شما جنازه‌اى را دید اگر او را تشییع ننمود باید بلند شود تا او از جنازه پنهان مى‌شود یا جنازه از او پنهان مى‌گردد، یا قبل از اینکه جنازه به او برسد بر زمین گذاشته شود».

۵۶۳- حدیث: «أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّس، عَنِ النَّبِیِّ ج، قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمُ الْجَنَازَةَ فَقُومُوا، فَمَنْ تَبِعَهَا فَلاَ یَقْعُدْ حَتَّى تُوضَعَ» [۶۱۶].

یعنی: «ابو سعید خدرىسگوید: پیغمبر جفرمود: هرگاه جنازه‌اى را مشاهده کردید بلند شوید، و کسى که تشییع جنازه مى‌کند تا جنازه بر زمین گذاشته نشود نباید بنشیند».

۵۶۴- حدیث: «جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ، قَالَ: مَرَّتْ بِنَا جَنَازَةٌ، فَقَامَ لَهَا النَّبِیُّ ج، وَقُمْنَا بِهِ، فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللهِ إِنَّهَا جَنَازَةُ یَهُودِیٍّ، قَالَ: إِذَا رأَیْتُمُ الْجِنَازَةَ فَقُومُوا» [۶۱۷].

یعنی: «جابر بن عبدالله گوید: جنازه‌اى را از کنار ما رد کردند، پیغمبر جبلند شد، و ما هم بلند شدیم و گفتیم: اى رسول خدا! این جنازه یهودى است، فرمود: هرگاه جنازه‌اى را دیدید بلند شوید».

۵۶۵- حدیث: «سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ وَقَیْسِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ أَبِی لَیْلَى، قَالَ: كَانَ سَهْلُ بْنُ حُنَیْفٍ وَقَیْسُ بْنُ سَعْدٍ قَاعِدَیْنِ بِالْقَادِسِیَّةِ، فَمَرُّوا عَلَیْهِمَا بِجَنَازَةٍ فَقَامَا، فَقِیلَ لَهُمَا إِنَّهَا مِنْ أَهْلِ الأَرْضِ، أَیْ مِنْ أَهْلِ الذمَّةِ؛ فَقَالاَ: إِنَّ النَّبِیَّ جمَرَّتْ بِهِ جَنَازَةٌ فَقَامَ، فَقِیلَ لَهُ إِنَّهَا جَنَازَةُ یَهُودِیٍّ، فَقَالَ: أَلَیْسَتْ نَفْسًا» [۶۱۸].

یعنی: «عبدالرحمن بن ابى لیلى گوید: سهل بن حنیف و قیس بن سعد در شهر قادسیه نشسته بودند، جنازه‌اى از نزدیکى ایشان رد شد، هردو از جاى خود به خاطر آن بلند شدند، به ایشان گفته شد که این جنازه مربوط به اهل ذمّه (که مسلمان نیست) مى‌باشد، این دو صحابه گفتند: جنازه‌اى از نزدیکى پیغمبر جگذشت و پیغمبرجبلند شد، به پیغمبر جگفته شد که این جنازه یهودى است، پیغمبر جفرمود: مگر انسان نیست؟»، (یعنى بلندشدن به خاطر انسانیت او است نه به خاطر دین او).

[۶۱۴]- أخرجه البخاری فی: ۲۳ كتاب الجنائز: ۴۷ باب القیام للجنازة. [۶۱۵]- أخرجه البخاری فی: ۲۳ كتاب الجنائز: ۴۸ باب متى یقعد إذا قام للجنازة. [۶۱۶]- أخرجه البخاری فی: ۲۳ كتاب الجنائز: ۴۹ باب من تبع جنازة فلا یقعد حتى توضع عن مناكب الرجال، فإن قعد أمر بالقیام. [۶۱۷]- أخرجه البخاری فی: ۲۳ كتاب الجنائز: ۵۰ باب من قام لجنازة یهودی. [۶۱۸]- أخرجه البخاری فی: ۲۳ كتاب الجنائز: ۵۰ باب من قام لجنازة یهودی.