باب ۵۱: دراز کشیدن در جلو سجده نمازگزار
۲۸۸- حدیث: «عَائِشَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ جكَانَ یُصَلِّی وَهِیَ بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْقِبْلَةِ عَلَى فِرَاشِ أَهْلِهِ اعْتِرَاضَ الْجَنَازَةِ» [۳۲۲].
یعنی: «عایشه گوید: پیغمبر جنماز را مىخواند و من هم در بین پیغمبر جو قبله به روى رختخواب او مانند جنازهاى درازکش کرده بودم».
۲۸۹- حدیث: «عَائِشَةَ، قَالَتْ: كَانَ النَبِیُّ جیُصَلِّی وَأَنَا رَاقِدَةٌ مُعْتَرِضَةٌ عَلَى فِرَاشِهِ، فَإِذَا أَرَادَ أَنْ یُوتِرَ أَیْقَظَنِی فَأَوْتَرْتُ» [۳۲۳].
یعنی: «عایشه گوید: پیغمبر جنماز مىخواند در حالى که من بر رختخواب او دراز کشیده و خوابیده بودم و هرگاه مىخواست نماز وتر بخواند مرا بیدار مىکرد و من هم وتر را مىخواندم».
۲۹۰- حدیث: «عَائِشَةَ عَنْ مَسْرُوقٍ، قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَهَا (عَائِشَةَ) مَا یَقْطَعُ الصَّلاَةَ، الْكَلْبُ وَالْحِمَارُ وَالْمَرْأَةُ فَقَالَتْ: شَبَّهْتُمُونَا بالْحُمُر وَالْكِلاَب وَاللهِ لَقَدْ رَأَیْتُ النَّبِیَّ جیُصَلِّی وَإِنِّی عَلَى السَرِیرِ بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْقبْلَةِ، مُضْطَجِعَةً، فَتَبْدو لِی الْحَاجَةُ فَأَكْرَهُ أَنْ أَجْلِسَ فأُوذِیَ النَّبِیَّ ج، فَأَنْسَلُّ مِنْ عِنْد رِجْلَیْهِ» [۳۲۴].
یعنی: «مسروق گوید: چیزهایى که باعث بطلان نماز مىشوند پیش عایشه بیان کردند، گفتند: (عبور کردن) سگ و خر و زن از جلو نمازگزار باعث باطل شدن نماز او مىگردد. حضرت عایشه (به عنوان اعتراض) گفت ما را (زنها) به سگ و خر تشبیه نمودید؟! بخدا قسم در حالى که پیغمبر جنماز مىخواند من در جلو او در جهت قبله بر روى رختخواب مىخوابیدم، و وقتى که کارى برایم پیش مىآمد دوست نداشتم که بلند شوم و بنشینم و او را اذیت کنم بلکه آهسته و مخفیانه از طرف پایین رختخواب خارج مىشدم».
۲۹۱- حدیث: «عَائِشَةَ قَالَتْ: أَعَدَلْتُمُونَا بِالْكَلْبِ وَالْحِمَارِ لَقَدْ رَأَیْتُنِی مُضْطَجِعَةً عَلَى السَّرِیرِ فَیَجِیءُ النَّبِیُّ جفَیتَوَسَّطُ السَّرِیرَ، فَیُصَلِّی، فَأَكْرَهُ أَنْ أُسَنِّحَهُ فَأَنْسَلُّ مِنْ قِبَلِ رِجْلِی السَّرِیرِ حَتَّى أنْسَلَّ مِنْ لِحَافِی» [۳۲۵].
یعنی: «عایشه گفت: آیا ما را با سگ و خر برابر نمودید؟! من گاهى به روى تخت مىخوابیدم و پیغمبر جآن تخت را (به عنوان ساتر) در بین خود و قبله قرار مىداد و نماز مىخواند، و من دوست نداشتم که بلند شوم و مستقیماً از مقابل پیغمبر جعبور نمایم بلکه آهسته و پنهانى از قسمت پایین تخت از زیر لحاف بیرون مىآمدم».
«أعدلتمونا: همزه براى استفهام انکارى است و عدل از باب ضرب یضرب مقایسه و برابر نمودن با چیزى مىباشد. تسنیح: بلندشدن و رفتن به حالت استقامت بدن».
۲۹۲- حدیث: «عَائِشَةَ زَوْجِ النَّبِیِّ ج، أَنَّهَا قَالَتْ: كُنْتُ أَنَامُ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللهِ جوَرِجْلاَیَ فِی قِبْلَتِهِ، فَإِذَا سَجَدَ غَمَزَنِی فَقَبَضْتُ رِجْلَیَّ، فَإِذَا قَامَ بَسَطْتُهُمَا قَالَتْ: والْبُیُوتُ یَوْمَئِذٍ لَیْسَ فِیهَا مَصَابِیحُ» [۳۲۶].
یعنی: «عایشه همسر پیغمبر جگوید: من در جلو پیغمبر جخوابیده بودم و پاهایم در جهت قبله و سجده او قرار داشت وقتى که خواست سجده کند مرا با دست تکان داد و من هم پاهایم را جمع کردم وقتى که پیغمبر جاز سجده بلند شد باز پاهایم را دراز کشیدم. عایشه گوید: منزلها در آن موقع چراغ نداشتند».
۲۹۳- حدیث: «مَیْمُونَةَ قَالَتْ: كَانَ رَسُولُ اللهِ جیُصَلِّی وَأَنَا حِذَاءَهُ، وَأَنَا حَائِضٌ، وَرُبَّمَا أَصَابَنِی ثَوْبُهُ إِذَا سَجَدَ» [۳۲۷].
یعنی: «میمونه (همسر پیغمبر جگوید: پیغمبر جنماز مىخواند، من که در حالت حیض بودم در جلو او قرار داشتم، وقتى که به سجده مىرفت اغلب وقت لباسهایش به لباس من مىخورد».
[۳۲۲]- أخرجه البخاری فی: ۸ كتاب الصلاة: ۲۲ باب الصلاة على الفراش. [۳۲۳]- أخرجه البخاری فی: ۸ كتاب الصلاة: ۱۰۳ باب الصلاة خلف النائم. [۳۲۴]- أخرجه البخاری فی: ۸ كتاب الصلاة: ۱۰۵ باب من قال لا یقطع الصلاة شیء. [۳۲۵]- أخرجه البخاری فی: ۸ كتاب الصلاة: ۹۹ باب الصلاة إلى السریر. [۳۲۶]- أخرجه البخاری فی: ۸ كتاب الصلاة: ۱۰۴ باب التطوع خلف المرأة. [۳۲۷]- أخرجه البخاری فی: ۸ كتاب الصلاة: ۱۹ باب إذا أصاب المصلی امرأته إذا سجد.